دوشنبه ۰۱ اردیبهشت ۰۴

نمونه پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود

نمونه پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود

دانلود نمونه پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود نمونه پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود , خرید , ارزان , پروپوزال , نقش , واسطه , ای , نگرش , های , تغذیه , ای , در , رابطه , بین , سبک , های , دلبستگی , و , تصور , از , خود ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات<br>دسته بندی : وورد<br>نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )<br>تعداد صفحه : 26 صفحه<br><br> قسمتی از متن Word (..docx) :<br><br>درخواست تصویب موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای حرفه ای عنوان تحقیق به فارسی پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود 5- بیان مسئله (تشریح ابعاد، حدود مساله، معرفی دقیق مساله، بیان جنبه های مجهول و مبهم و متغیرهای مربوط به پرسش های تحقیق، منظور تحقیق) به اعتقاد صاحبنظران قسمت عمده ویژگی های شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فر به تصویری که از خود در ذهن دارد بستگی دارد. در پژوهش های جدید روان شناختی، تصور از خود از جمله موضوعات است که توجه زیادی را به خود معطوف ساخته و به عنوان موضوع مهم در روانشناسی مطرح است (کاظمی و همکاران، 1382). تصور از خود به عنوان ادراکات کلی که هر فرد از خود دارد تعریف می شود، یعنی یک تلقی عینی از مهارت ها، خصوصیات و توانایی هایی که فرد از خود دارد (پاپ و مک هال ، 1988؛ به نقل از نجات، شهابی زاده، غباری بناب، 1390). بیرن (1984) با ارائه تعریفی دقیق تر معتقد است، تصور از خود به مجموعه احساسات و برداشت های فرد از خویشتن اطلاق می شود که این خویشتن ادراک شده به نوبه خود به ادراک فرد از جهان و هم بر رفتار او تاثیر می گذارد. بنابراین به طور کلی می توان گفت منظور از تصور خود، مجموعه افکار، احساسات و نگرش هایی است که هر کس درباره خود پرورش می دهد. از آنجایی که تصور فرد از خود و یا به عبارت دیگر مفهوم «خود» افراد از همان سال های نخستین زندگی و در ارتباط با والدین به ویژه مادر شکل می گیرد می توان به اهمیت روابط دلبستگی در شکل گیری تصور از خود اشاره کرد (خانجانی، 1384؛ به نقل از رمضانی، 1391). دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که میان کودک و یک یا تعداد بیشتری از افراد ایجاد می شود. در ایجاد و تعیین کیفیت این پیوند عاطفی سه مفهوم «قابل دسترس بودن»، «پاسخ دهنده بودن» و «تصویر مادرانه» نقش یگانه و منحصری ایفا می کند (فیض آبادی و خسروی، 1388). در واقع دلبستگی یک پیوند عاطفی با فرد دیگر در جهت دریافت حس امنیت است که این حس امنیت در طول زندگی افراد باقی می ماند (رمضانی، 1391). روان شناسان بر این باورند که رابطه والد-فرزندی بیش از هر چیزی دیگر رشد مفهوم «خود» را تحت تاثیر قرار می دهد (کلین، 1949 و کوهر، 1987؛ به نقل از ولی زاده و همکاران، 1389). یکی از چهارچوب های مهم ارزیابی مولفه های روابط والد-فرزندی، نظریه دلبستگی است. نظریه دلبستگی ریشه در کارهای بالبی (1969) و اینسورث (1989) دارد فرض می کند که تجارب ارتباطی اولیه به ویژه با مراقبان اولیه منجر به تشکیل مدل های شناختی درونی از خود و دیگران، در زمینه ارتباطی می شود (رمضانی، 1391). پیرو نظریه بالبی و همکاران (1987) سه سبک دلبستگی ایمن ، اجتنابی و دو سوگرا را در کودکی توصیف کردند. این سبک ها، بعد ها در مورد بزرگسالان نیز تایید شدند (هازن و شیور ، 1987). در پژوهش های متعددی اشاره شده است که کیفیت ارتباط والد- فرزند به طور اساسی با تحول فرایند خود در فرزندان مرتبط است ( صادقی و همکاران، 1388؛ نجات و همکاران، 1390، 1393). به گفته دیکی و همکاران (2006) کودکان تصورشان از والدین را به دیدگاه خودشان و تصور از خودشان را که شبیه والدین شان است، درونی می کنند. به باور آنها، کیفیت رابطه والد-فرزند که در فرزندان درونی شده، به عنوان یکی از مولفه های نظام موثر روانی است که تصور از خود را شکل می دهد. وقتی بزرگسالان جوان والدینشان را حامی، قدرتمند و یا تنبیه کننده و سخت گیز تصور می کنند گویا تصور آنها از خودشان نیز به همین گونه است(نجات و همکاران، 1390 و 1393). پژوهش ها حاکی از این است که دلبستگی ایمن به پدر و مادر با اعتماد به نفس در سراسر نوجوانی مرتبط است (کامکار و همکاران، 2012) به طوری که افراد دلبسته ایمن نسبت به افراد دلبسته ناایمن دارای عزت نفس بالاتر و رفتارهای سلامت زای بهتری هستند (هاستینگر و لوکن ، 2004). دویل و مارکیویس (2005) نیز در یک مطالعه طولی دو ساله دریافتند ناایمنی به پدر و مادر با افزایش مشکلات درونی و کاهش اعتماد به نفس در طی زمان همراه است(به نقل از کامکار و همکاران، 2012). با توجه به پژوهش های فوق به نظر می رسد سبک های دلبستگی از جمله عوامل پیش بینی کننده تصور از خود باشد. به هر حال علی رغم بررسی های فراوان ذکر شده راجع به رابطه دلبستگی و تصور از خود، نقش عوامل واسطه ای دخیل در این رابطه اغلب مورد غفلت واقع شده است که پژوهش حاضر نقش نگرش های تغذیه ای را به عنوان میانجی گر این ارتباط مورد بررسی قرار می دهد. در همین چارچوب نتایج پژوهش دشت بزرگی و امیری(1392) نشان داده است دلبستگی ناایمن در رشد و تداوم اختلالات تغذیه نقش مهمی دارد و افراد دارای اختلالات تغذیه ای دارای تجارب نامطلوبی با چهره دلبستگی اولیه خود هستند و شیوع بالایی از دلبستگی ناایمن را گزارش می دهند. از طرف دیگر، نتایج پژوهش کین کوا (2007) نشان داد که بین آزمون نگرش های خوردن و پرسشنامه شکل بدنی همبستگی بالایی وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش عالی پور و همکاران (2009) نیز نشان داد بین نگرش های خوردن و تصویر بدن در دانشجویان دختر رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) اختلالات خوردن با آشفتگی و به هم خوردن رفتارهای متعادل مرتبط با تغذیه گفته می شود که در آنها اختلالات بارزی در افکار و تصورات فرد نسبت به غذا ها و خویشتن-بخصوص وزن بدن- به وجود می آید. این اختلالات مشتمل بر سه بخش ، پر خوری عصبی و بی اشتهایی عصبی و اختلال های خوردن به شکل تصریح نشده است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393). همچنانکه در DSM-5 آمده است پرخوری عصبی سه ویژگی اصلی دارد: دوره های مکرر پرخوری، رفارهای جبرانی نامناسب مکرر برای پیشگیری از افزایش وزن بدن، و ارزیابی خود بی جهت تحت تاثیر شکل و وزن بدن قرار دارد. بی اشتهایی عصبی نیز سه ویژگی اصلی دارد: محدودیت مصرف انرژی مداوم؛ ترس شدید از افزایش وزن یا چاق شدن، یا رفتار مداومی که در افزایش وزن اختلال ایجاد می کند؛ و اختلال وزن یا شکل بدن خود پنداشته (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393). بررسی ها نشان می دهد تحقیقاتی در زمینه نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود در داخل کشور انجام نشده است، بنابراین با توجه به ضرورت مسئله، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که آیا نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود نقش واسطه ای دارد؟ اهمیت و ضرورت: اختلالات خوردن در سراسر تاریخ، ما را به ستوه آورده و تا امروز نیز ادامه دارد. اگر چه اختلالات خوردن، هم زنان و هم مردان را در بر می گیرد اما زنان تقریبا 10 برابر بیشتر از مردان، تشخیص این اختلال را دریافت می کنند. به طور اخص، به ازادی هر یک میلیون مردی که تشخیص اختلال خوردن را دریافت می کنند به 10 میلیون زن، برچسب این اختلال زده می شود (انجمن ملی اختلال خوردن ، 2005). براساس این آمار ها، چنین استنباط می شود که زنان در قیاس با مردان، شانس بیشتری برای ابتلا به اختلال خوردن دارند (موسسه ملی سلامت روانی ، 2001). حدود 5/0 تا 7/3 درصد از زنان از بی اشتهایی عصبی و 1/1 تا 2/4 درصد از پر اشتهایی (پرخوری) عصبی در طول زندگیشان رنج می برند (موسسه ملی سلامت روانی، 2001). کارشناسان، تخمین می زنند که علاوه بر اختلالات خوردن، تقریبا 25 میلیون نفر با یک اختلال پرخوری یا رفتار تغذیه ای خفیف، دست به گریبانند(انجمن ملی اختلال خوردن، 2005). باید اضافه کرد که اختلالات تغذیه ای، امروز خطر مهمی برای سلامت جسمی و روحی دختران تازه بالغ بوده و تقریبا 8 درصد از کل ناراحتی ها یا اختلالات تغذیه ای کلنیکی را به خود اختصاص داده است (کولینس ، 2005).,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال نقش واسطه ای نگرش های تغذیه ای در رابطه بین سبک های دلبستگی و تصور از خود
۰ ۰
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.