دوشنبه ۰۱ اردیبهشت ۰۴

نمونه پروپوزال دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا

نمونه پروپوزال دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا

دانلود نمونه پروپوزال دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا نمونه پروپوزال دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا , خرید , ارزان , پروپوزال , دانش آفرینی , در , سازمان های , رسانه ای , با , استفاده , از , مدل , نوناکا ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

پروپوزال مدیریت رسانه دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا بیان مساله دانش آفرینی یا مدیریت دانش مشتمل بر طیفی از استراتژی ها و الگوهای اجرایی است که در یک سازمان بمنظور شناسایی، خلق، ارائه ، متمایز ساختن و قادر ساختن پذیرش بینش ها و تجربیات مورد استفاده قرار می گیرد. چنین بینش ها و تجربیاتی دانش را شکل می دهد که می تواند هم در اشخاص و یا در سازمان ها به عنوان رویه ها و یا الگوهای اجرایی قرار داشته باشد . بیشتر تحلیل گران تجاری عقیده دارند که نوآوری کلید اصلی رشد و بقای سازمان هاست. علاقه سازمان ها به ایجاد دانش درون سازمانی تا حد قابل توجهی افزایش یافته است. یکی از دلایل این امر آن است که در بازار رقابتی امروز دانش سریعتر مستهلک می شود و زمان بهره برداری از دانش سازمانی به شدت کاهش می یابد. خلق دانش یکی از مراحل مهم مدیریت دانش است که ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با خلاقیت دارد. عمل خلق دانش تنها شامل پردازش اطلاعات و داده نیست، بلکه خلق دانش جدید و خلاقیت متضمن کاربرد هوش، دانش ضمنی و اطلاعات و در واقع تعامل بین رفتار و عمل می باشد. (سهرابی، 1389) رفتار سازمانی سازمان ها می تواند از طریق فرآیند ایجاد و بهبود و حفظ دانش به تصویر کشیده شود. لذا در میان طرق مختلف موجود، دانش آفرینی اغلب در فضای تکنولوژیک و یا خلق و ایجاد محصول به عنوان یک مساله کلیدی درنظر گرفته می شود. (Nonaka et al., 1999) سازمان ها با داشتن بهترین دانش به مزیت رقابتی نمی رسند مگر اینکه این دانش بکار گرفته شود. بمنظور استفاده کامل از دانش باید آن را بطور کامل در فعالیت های سازمان بکار برد و این امر نیازمند همه فرآیندهای دیگر دانش است(سهرابی، 1389). سازمان های رسانه ای نیز با توجه به وجود متغیرهای فراوان پیش رو می بایست استراتژی مشخصی را در خصوص فرآیند دانش آفرینی خود اتخاذ نمایند. با توجه به اهمیت نقش منابع انسانی در سازمان های رسانه ای تاکید بر استفاده از استراتژی متکی بر نیروی انسانی و ایجاد ساختارهای مرتبط جهت دانش آفرینی لازم و مرتبط با سازمان های رسانه ای است که می تواند رقابت پذیری، انعطاف پذیری و آمادگی هر چه بیشتر این سازمان ها را در مقابله با رخدادهای جهان بیرون به همراه داشته باشد. از جنبه معرفت شناسی تنها انسان ها هستند که می توانند دانش تولید نمایند. از جمله نتایج این دانش آفرینی را می توان کوتاه شدن فرآیندهای سازمانی و چابکی آن، کاهش هزینه های زاید و ارائه خروجی های سازمان های رسانه ای با کیفیت مطلوب را متصور شد. یکی از مدل های پیشنهادی جهت بکارگیری در سازمان ها، مدل نوناکا می باشد که بررسی آن در این مطالعه موردنظر است. هسته مدل نوناکا بر اساس دو نوع دانش تصریحی و دانش ضمنی شکل یافته است. دانش ضمنی دانشی است بر اساس تجربه و مفاهیم که بوسیله کلمات، فرمول ها، اعداد و جملات نمی توان آن را بیان کرد و این به دلیل محتوای خاص آن می باشد. همچنین دانش ضمنی می تواند مشتمل بر مهارت های شناختی نظیر تصورات، عقاید و موارد شهودی و مدل های ذهنی باشد. دانش صریح دانشی است نسبی و ملموس که می توان آن را در قالب کلمات، جملات، اعداد و فرمول ها بیان نمود. نوناکا انتقال دانش را به صورت یک فرآیند حلزونی مدل می نماید. (Nonaka et al., 1999) بمنظور انجام این مطالعه خبرگزاری ایسنا به عنوان مورد مطالعه انتخاب گردید. ایسنا یکی از خبرگزاری های فعال در ایران است که از سال 1387 آغاز به کار کرد. گزارشگران و تحریریه این خبرگزاری عموما دانشجویان رشته های مختلف در دانشگاه های ایران هستند و تعداد زیادی از آن ها به صورت داوطلبانه همکاری می کنند. ایسنا با جذب کمک های مالی از دولت و نیز با حمایت تشکیلاتی جهاد دانشگاهی فعالیت می کند. با توجه به اینکه دانش آفرینی به عنوان رمز بکارگیری دانش و ایجاد مزیت رقابت پذیری در کلیه سازمان ها و همچنین سازمان رسانه ای محسوب می گردد، این تحقیق به بررسی دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای می پردازد. مساله اصلی در این تحقیق، دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا می باشد که به صورت خاص خبرگزاری ایسنا را هدف قرار داده است. اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق با توجه به اینکه دانش آفرینی در سازمان جزء اولویت های مدیران ارشد سازمان قرار دارد، انتخاب مدل مناسب به عنوان یک استراتژی سازمانی بسیار ضرورت می یابد. سازمان های رسانه ای نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با توجه به تعامل بسیار زیاد با محیط پیرامون خود واجد شرایط خاصی می باشد. لذا از این رو منابع انسانی در سازمان های مذکور در این تحولات نقش آفرین و موثر خواهند بود.بمنظور استفاده بهینه از این پتانسیل ضرورت ایجاد ساختارهای لازم جهت دانش آفرینی به عنوان محور رشد، تعالی و ایجاد احساس ارزش در منابع انسانی از یک سو و استفاده موثر از ایشان برای تحقق اهداف سازمان های رسانه ای از سوی دیگر خواهد بود. در این تحقیق برآنیم تا با استفاده از مدل نوناکا فرآیند دانش آفرینی را در یک سازمان رسانه ای (خبرگزاری ایسنا) مورد بررسی قرار دهیم. این تحقیق می تواند مدیران سازمان های رسانه ای را نسبت به چهار فرآیند موجود دانش آفرینی در مدل نوناکا آگاه نموده تا با بهره گیری از آن در سازمان خود نقاط ضعف و قوت را شناسایی کرده و تصمیمات و تمهیدات لازم را در این خصوص اتخاذ نمایند. گزاره های تحقیق اهداف تحقیق هدف اصلی تحقیق: یک سازمان رسانه ای موفق در جهان امروز می بایست فرآیند دانش آفرینی را به صورت استراتژیک انتخاب کند. برای نیل به این هدف مدیران سازمان های رسانه ای می بایست منطبق با الگوهای موجود در فرآیندهای دانش آفرینی استراتژی موردنظر خود را انتخاب نموده و ساز و کارهای لازم جهت تحقق این مهم را فراهم نمایند. یکی از مدل های موجود مدل نوناکا می باشد که ضرورت بررسی این مدل در یک سازمان رسانه ای هدف این تحقیق می باشد. فرآیندهای تبدیل دانش صریح و دانش ضمنی به یکدیگر که در چهار حالت اجتماعی سازی، بیرونی سازی، ترکیب و درونی سازی محقق می گردد. هدف اصلی این تحقیق تعیین وجود یا عدم وجود ساز و کارهای مرتبط و کارآمد جهت تحقق ارکان این مدل و همچنین تعیین تحقق پذیری این مدل در یک سازمان رسانه ای ( خبرگزاری ایسنا) می باشد. اهداف فرعی تحقیق: شناسایی فرآیندهای تولید دانش در یک سازمان رسانه ای تعیین و اولویت بندی فرآیندهای تبدیل دانش ضمنی و تصریحی بر اساس مدل نوناکا در یک سازمان رسانه ای وجود یا عدم وجود فرآیندهای تولید دانش ضمنی و یا تصریحی در یک سازمان رسانه ای بررسی انطباق پذیری مدل نوناکا برای دانش آفرینی در یک سازمان رسانه ای سوال های تحقیق سوال اصلی تحقیق: تا چه میزان فرآیند دانش آفرینی در یک سازمان رسانه ای (خبرگزاری ایسنا) بر اساس مدل نوناکا انجام می پذیرد؟ سوال های فرعی تحقیق: آیا فرآیند دانش آفرینی در خبرگزاری ایسنا منطبق با مدل دانش آفرینی نوناکا می باشد؟ چه فرآیندهایی برای تبدیل دانش تصریحی و دانش ضمنی به یکدیگر بر اساس مدل نوناکا در سازمان رسانه ای وجود دارد؟ فرضیه های تحقیق فرضیات این پژوهش بر اساس مطالعات و بررسی های پیرامون موضوع به شرح زیر تدوین گردید: فرضیه اصلی: فرآیند دانش آفرینی در خبرگزاری ایسنا منطبق با مدل دانش آفرینی نوناکا می باشد. فرضیه های فرعی: فرضیه اول: در فرایند دانش آفرینی در خبرگزاری ایسنا، فرآیند اجتماعی سازی وجود دارد. فرضیه دوم: در فرایند دانش آفرینی در خبرگزاری ایسنا، فرآیند بیرونی سازی وجود دارد. فرضیه سوم: در فرایند دانش آفرینی در خبرگزاری ایسنا، فرآیند ترکیب وجود دارد. فرضیه چهارم: در فرایند دانش آفرینی در خبرگزاری ایسنا، فرآیند درونی سازی وجود دارد. شرح واژه ها و اصطلاحات بکار رفته در تحقیق دانش ضمنی: شکلی از دانش است که از تجربیات و اعمال مستقیم و معمولاً از طریق مکالمات تعاملی می توان آن را به اشتراک گذاشت. همچنین دانشی است که احساس یا درک می شود اما نمی توان آن را به صورت مکتوب بیان کرد. استنباط از اعمال دیگران مشکل در رمز گذاری و بیان زبانی از ویژگی های این نوع دانش می باشد (سهرابی، 1389). دانش تصریحی: بخشی از دانش که در داخل سازمان تولید می شود دانش تصریحی است. این دانش به آسانی ذخیره و انتقال داده می شود. دانش تصریحی به آسانی نوشته، تشخیص و رمزگذاری می شود. این دانش شکلی از دانش است که مستند سازی، اخذ و انتشار آن در اشکال گوناگون آسان است. بنابراین می توان آن را در سراسر سازمان به شکل قوانین و رهنمودها بیان کرد. (سهرابی، 1389) اجتماعی سازی: فرآیندی است که در آن دانش ضمنی فردی به فردی دیگر انتقال می یابد (سهرابی، 1389). بیرونی سازی: فرآیندی است که دانش ضمنی افراد را به صورت دانش تصریحی درمی آورد. (سهرابی، 1389) ترکیب: فرآیند انتقال دانشی که به صورت صریح درآمده است. (سهرابی، 1389) درونی سازی: فرآیند درک و جذب دانش تصریحی به صورت دانش ضمنی که فرد دارای آن است. (سهرابی، 1389). روش تحقیق شناخت پدیده های اجتماعی نیازمند اتخاذ روش تحقیق مناسب است تا با به کار گرفتن مجموعه ای از قواعد روشمند و رعایت منظم مراحل، بتوان به کسب یافته های علمی نایل آمد. در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و می خواهد بداند پدیده، متغیر، شیئ یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر این نوع تحقیق وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظام مند وضعیت فعلی آن می پردازد و ویژگی ها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بین متغیر ها را بررسی می نماید. در این نوع تحقیقات نوعاً از روش های مطالعه کتابخانه های و بررسی متون و محتوای مطالب روش های می دانی نظیر پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده استفاده می شود. به طور کلی تحقیقات توصیفی را می توان به سه گروه پیمایشی، موردی و تحلیل محتوا تقسیم کرد. تحقیق توصیفی- پیمایشی به مطالعه ویژگی ها و صفات افراد جامعه می پردازد و وضعیت فعلی جامعه آماری را در قالب چند صفت یا متغیر مورد بررسی قرار می دهد (دانایی فرد و دیگران، 1383).,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال دانش آفرینی در سازمان های رسانه ای با استفاده از مدل نوناکا
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه بین یادگیری سازمانی با کار آفرینی سازمانی در کارخانجات نورد و لوله صفا

نمونه پروپوزال رابطه بین یادگیری سازمانی با کار آفرینی سازمانی در کارخانجات نورد و لوله صفا

دانلود نمونه پروپوزال رابطه بین یادگیری سازمانی با کار آفرینی سازمانی در کارخانجات نورد و لوله صفا نمونه پروپوزال رابطه بین یادگیری سازمانی با کار آفرینی سازمانی در کارخانجات نورد و لوله صفا , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , بین , یادگیری , سازمانی , با , کار , آفرینی , سازمانی , در , کارخانجات , نورد , و , لوله , صفا ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

مقدمه : با آغاز قرن بیست و یکم، عصر جدیدی از تکامل زندگی و ساختاری سازمانی پدید آمده است. افزایش تغییر و تحولات محیطی، نظیر توسعه روزافزون فناوری، افزایش شدت رقابت در سراسر زنجیره های کسب و کار، تغییر فزاینده انتظارات مشتریان و ذی نفعان و جلب رضایت آنها، سازمان را بر آن می دارد که برای حفظ رشد و توسعه، خود را با محیطشان انطباق دهند. بدین ترتیب مفهوم جدیدی تحت عنوان یادگیری سازمانی وارد واژگان مدیریت شد که به سرعت مورد توجه مدیران و دانشمندان مدیریت در حوزه های تئوری و علمی قرار گرفت.[1] در برخی از تعاریف بیان شده، یادگیری سازمانی را به عنوان فرآیند کلیدی تعریف می کنند که سازمان از طریق آن یاد می گیرد و این یاد گرفتن به معنای هرگونه تغییر در مدل های سازمانی است که به بهبود یا حفظ عملکرد سازمان منجر می شود.اگر افراد در سازمان به طور پیوسته روش های کاری خویش را به منظور افزایش استانداردهای عملکردی مورد بازبینی قرار دهند، راه هایی به مراتب سریعتر و ارزانتر به منظور انجام بهتر کارهای پیش رو خواهند داشت و بدین ترتیب درک صحیحی از فعالیت های در حال انجام داشته که همان یادگیری سازمانی را محقق ساخته و در نهایت این امر، نیل به اهداف سازمان را قابل دسترس می نماید.[7] تلاش محققان برای جستجوی راه های مقابله با چالش های پیش روی سازمان های امروزی منجر به شکل گیری مفهوم کارآفرینی سازمانی به عنوان فرآیندی از نوآوری و نوسازی در محصول، خدمات و در آینده های سازمانی از طریق القای فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان برای پاسخگویی بهتر به نیازهای روبه رشد مخاطبین شده است.[2] بدون شک شرکت ها در دنیای پررقابت امروزی، برای مقابله با چالش های محیطی باید دست به اقدامات نوآورانه و مخاطره آمیز بزنند تا بتوانند در این دنیای رقابتی موفق تر عمل کنند. شرکت نورد و لوله صفا نیز از جمله شرکت هایی محسوب می شود که در محیط رقابتی فعالیت می کند و با توجه به مزیت رقابتی محصولات جدید روانه بازار کرده و یا محصولات جاری را با روش های جدیدی در بازار تولید می کند. با توجه به مفهوم یادگیری سازمانی و نقش آن در توسعه قابلیت های سازمانی و همچنین نقش کارآفرینی سازمان در بدست آوردن موفقیت و بهبود عملکرد سازمان ها، در پژوهش پیش رو، به دنبال بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی در شرکت نورد و لوله صفا خواهیم بود. بیان مسئله پژوهش: یادگیری در سازمان ها نیازمند تحول بنیادی در طرز فکر کارکنان و بازبینی پیش فرض های ذهنی آنها است. چنین تصویری از یادگیری با آنچه در محاوره های روزمره متداول است، بسیار تفاوت دارد.یادگیری واقعی در قلب و ذهن افراد نفوذ می کند و موجب آگاهی و تغییر رفتار می شود. انسان از طریق یادگیری خود را دوباره خلق می کند و به انجام کارهایی که تا کنون نتوانسته است، توانمند می سازد. چنین یادگیری به انسان قابلیت ارتباط موثر با جهان خارج از ذهن را می دهد و از این طریق چشم اندازهای نوینی را فراسوی او قرار می دهد، قابلیت ها گسترش می یابد و بر توانایی خلاقیت و نوآوری های او می افزاید. یادگیری سازمانی پدیده ای متعلق به دهه 1990 می باشد که پیترسنگه آن را مطرح کرد.در مورد ایجاد سازمان های یادگیرنده می توان گفت : تغییر و تحولات محیط های سازمانی، علت پدیدار شدن چنین سازمان هایی است.سازمان ها برای این که بتوانند خود را در محیط متغیر امروزی حفظ نمایند، نیاز دارند از ساختارهای ساکن و غیرپویا خارج شده و به سمت سازمان های یادگیرنده متحول شوند.به عبارتی دیگر برای موفقیت در ایجاد آینده ای بهتر باید سازمانی را پرورش داد که به طور اثربخش در پی یادگیری باشد.مدیران برای حفظ بقای سازمان خود نیاز دارند با دگرگونی ها و تحولات هماهنگ شوند و به یادگیری به عنوان پدیده ای ارزشمند بنگرند. مارکوآد2، در مورد یادگیری سازمانی اظهار می دارد که یادگیری سازمانی، بیانگر قابلیت توسعه فکری و بهره وری است که از طریق تعهد به آن برای بهبود مستمر، در سراسر سازمان ها حاصل می شود.[3] یادگیری و کسب دانش تیمی از دوره های رقابتی برای سازمان های امروزی محسوب می شود.به عبارت دیگر، یادگیری سازمانی فعالیت بلند مدتی است که شرایط را به شرایط سودمند رقابتی تبدیل می سازد. این که کارکنان ما چه یاد می گیرند، در آینده سازمان ما تاثیر می گذارد. به گفته گانز : عملکرد امروزه حاصل یادگیری دیروز است و عملکرد فردا، حاصل یادگیری امروز می باشد (ویندسور ،2001،3).[4] امروزه، آموزش و یادگیری، دو اصل اساسی جهت توسعه فردی، سازمانی و جامعه محسوب می شود که با توجه به تغییرات و تحولات فزاینده، نیاز به آن بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. باید توجه داشت که آموزش و یادگیری در سازمان ها مفهوم یکسانی ندارند. عمده ترین تفاوت این است که یادگیری مستمر، پویا و انعطاف پذیر می باشد در حالی که آموزش مقطعی و از قبل طراحی شده است. مهم ترین گام برای حرکت به سوی سازمان یادگیرنده این است که مدیران علاوه بر پذیرش تغییر، دیدگاهی باز و روشن داشته باشند، در غیر این صورت قادر نخواهند بود به دیگران یاد بدهند. گام بعدی ایجاد نظام آموزشی متناسب با استراتژی ها و اهداف سازمان است. به طور عمده سازمان هایی که از ساختار سازمان یادگیرنده تبعیت می کنند به این باور رسیده اند، برای یادگیری سازمانی باید مراحل طراحی ساختار دانش و طراحی عملکرد، اجرای سیستم طراحی شده، یادگیری فردی، تولید دانش جدید و تسخیر دانش طی شود. نکته حائز اهمیت این است که هیچ سازمانی هرگز به طور کامل یک سازمان یادگیرنده نیست، اما با این وجود توجه به مراحل گوناگون برای تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده از دیدگاه های مختلف ضروری به نظر می رسد. یادگیری سازمانی فرآیندی است پویا، که سازمان را قادر می سازد تا به سرعت با تغییر سازگاری یابد. این فرآیند شامل تولید دانش جدید، مهارت ها و رفتارها می شود و به وسیله تسهیم میان کارکردی و یادگیری همکارانه، تقویت می شود. نتایج این دو اصل، خلق فرهنگ یادگیری و فرهنگ مشترک در میان همه کارکنان است. یادگیری جزء مهم نوآوری و شامل نیاز به درون سازی و منتشر کردن اطلاعات است.[5] سابان1، یادگیری سازمانی را یک جزء مهم و حیاتی برای نوآوری می داند که از طریق آن محصول جدید توسعه می یابد. او پیشنهاد می کند، قبل از اینکه سازمان بتواند رفتار نوآورانه اش را بهبود بخشد، مدیریت باید یادگیری رایج در سازمان را تحلیل کند.[5] یادگیری سازمانی از خلاقیت، ایده ها و دانش جدید حمایت می کند و توانایی درک و استفاده از آنها را افزایش می دهد. نقش یادگیری در نوآوری2 و کارآفرینی می تواند به صورت حفظ دانش درباره فعالیت ها و تجربیات قبلی تعریف شود، از این رو یادگیری نظام مند از تجربیات گذشته، زیربنای اساسی مدیریت موثر فرآیندهای بهبود و توسعه محصول جدید و نوآوری است.[5] برخی از محققین به تشریح چگونگی ایجاد سازمان های کارآفرینانه فرعی در چارچوب سازمان های مادر پرداخته اند و معتقدند آنچه که بین تمامی انواع کارآفرینان به طور مشترک می توان یافت، انجام یک فعالیت با ریسک بالا می باشد و هدف از تعمیم فرآیند کارآفرینی در سازمان ها، در واقع اولویت دادن به اقدام فعالیت هایی با ریسک بالا نسبت به برنامه های جاری سازمان می باشد.آنچه که در این میان برخی سازمان ها را برتر نشان می دهد مزیت رقابتی است، یعنی آمادگی برای ورود به یک پارادایم جدید مدیریتی (محیط رقابتی) و خارج شدن از پارادایم قدیمی مدیریت (ثبات و تعادل). در این میان سازمانی برنده است که ابزارهای لازم برای رسیدن به اهداف تعیین شده برای این دنیای جدید را بیشتر فراهم نموده باشد. از جمله مهم ترین ابزارها که به عنوان اصلی ترین عامل بقا و توانمند سازی درونی مطرح می باشد، دارا بودن قابلیت یادگیری سازمانی می باشد. [6] میزان یادگیری یک سازمان می بایست حداقل برابر میزان یادگیری رقبا و میزان تغییرات محیطی باشد تا بتواند موفقیت رقابتی خود را در بازار حفظ کند. از طرفی دیگر امروزه سازمان ها در کشور ما نگاه جدی به مقوله کارآفرینی ندارند و حمایت کافی از کارآفرینان صورت نمی گیرد. حال آنکه توجه به این امر می تواند عامل رشد سازمان و در نهایت توسعه کشور شود. لذا با درک اهمیت این موضوع، به نظر می رسد که تمرکز روی یادگیری و کارآفرینی سازمانی به منظور بهبود عملکرد و تحقق اهداف سازمانی، به ویژه در شرایط محیطی پیچیده و پویای کنونی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افراد و سازمان هایی که با تغییرات فراگیر همگام نباشد به سرعت منسوخ می شوند. بنابراین سازمان ها بایستی، ذهنیت کلاسیک1 خویش را کنار گذاشته و به دنبال آن دسته از دانش، مهارت ها، عادات و استراتژی هایی باشند که آنان را در آینده موفق خواهد نمود. توجه به قابلیت های یک سازمان یادگیرنده نظیر، پیش بینی و انطباق سریع تر با اثرات محیطی، سرعت در توسعه محصول، حرفه ای شدن از طریق رقبا، سرعت در انتقال دانش2، یادگیری اثربخش از خطاها، تشویق بهبود مستمر و جذب بهترین کارکنان، نقش یادگیری سازمانی به عنوان عامل انعطاف پذیری سازمان در برابر تغییرات بیرونی و محیطی مناسب برای خلاقیت و نوآوری که منجر به کارآفرینی و خلق استراتژی های نو و محرک برای توسعه اقتصادی و ایجاد مزیت رقابتی در سازمان ها می شود را برجسته تر می کند. [8] ابزارهای لازم برای پویایی، تبدیل شدن سازمان ها، به سازمان های یادگیرنده و کارآفرین است. به کار گیری این دو متغیر و در نظر گرفتن آنها نقش بسزایی در استحکام و بقای سازمان خواهد داشت. بخش عمده ای از کارهایی که هم اکنون در سازمان ها برای بهبود بهره وری و بهتر کردن کیفیت زندگی کاری انجام می گیرد، متوجه این امر است، که راه برای به کارگیری یادگیری و کارآفرینی سازمانی هموار سازد. بزرگترین امتیاز رقابتی در پارادایم های جدید کسب و کار، یادگیری بیان شده است. از این دو مرکزیت پارادایم جدید، یادگیری است. بنابراین سازمان هایی موفق تر هستند که زودتر، سریع تر و بهتر از رقبا یاد بگیرند. درست به همین دلیل است که مفهوم یادگیری سازمانی در سال های اخیر مطرح شده و رشد فزاینده ای داشته است. یادگیری سازمانی از طریق به اشتراک گذاشتن بصیرت ها1، دانش، تجربه و مدل های ذهنی اعضای سازمان حاصل می شود. پیتر سنگه معتقد است که تنها منبع مزیت رقابتی پایدار در بلند مدت برای سازمان ها، یادگیری سریع تر نسبت به رقبا است و چنانچه سازمان به این امر نائل گردد، از سایر سازمان های رقیب، اثر بخش تر و کاراتر خواهد شد. یادگیری از دیدگاه سازمانی زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات، جمع آوری و به منظور تولید و گسترش حقایق جدید، تجزیه و تحلیل شوند، دیدگا های جدیدی را خلق کرده و آن را از طریق ارتباط، تدریس، گفتگو و تعامل به تمام سطوح سازمانی منتقل کند. در سازمانی با سطوح بالای یادگیری سازمانی، افراد پیوسته توانایی خود را برای خلق نتایجی که برای آنها واقعاً مطلوب است، افزایش می دهند. امروزه سازمان های موفق، یادگیری دائمی را به عنوان یک ویژگی در خود نهادینه کرده اند تا بتوانند با بهره گیری از دانش، در هر فرصت مناسب، محصولی جدید با خدمات نو و قابل رقابت، به بازار ارائه دهند. مدیران این سازمان ها می دانند با یادگیری و کارآفرینی است که نیازها شناخته می شود و با رفع نیازها، پیشرفت حاصل می شود. امروزه بیشتر از هر زمان دیگری ضرورت دارد تا سازمان ها از طریق یادگیری و کارآفرینی بتوانند خود را متمایز کنند. بدین لحاظ یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی، بستر مناسبی برای دسترسی به فرصت ها و اهداف زندگی را آماده ساخته و یکی از منابع مهم موفقیت سازمانی 2و اجتماعی محسوب می شوند. بدین ترتیب در این پژوهش رابطه بین یادگیری سازمانی و کارآفرینی سازمانی کارکنان شرکت نورد و لوله صفا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اهمیت و ضرورت پژوهش: با شناخت ماهیت، اجزاء، مدل ها و روش های سنجش، اندازه گیری و ارزش گذاری یادگیری سازمانی، امکان طرح ریزی و بهینه سازی، کنترل و نظارت مستمر بر آن، در شرکت ها مهیا می شود. با طرح مفهوم ارزش یادگیری سازمانی شاید بتوان چنین ادعا نمود که بخش عظیمی از تفاوت ارزش بازاری و ارزش دفتری شرکت ها و میزان بازار گرایی و موفقیت آنها در بخش بازار را با ارزش یادگیری سازمانی آنها تبیین خواهد شد.,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه بین یادگیری سازمانی با کار آفرینی سازمانی در کارخانجات نورد و لوله صفا  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه بین یادگیری سازمانی با کار آفرینی سازمانی در کارخانجات نورد و لوله صفا روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه بین یادگیری سازمانی با کار آفرینی سازمانی در کارخانجات نورد و لوله صفا
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه تبلیغات شرکت، اعتماد و احساس به برند مشتریان بر میزان فروش بیمه عمر

نمونه پروپوزال رابطه تبلیغات شرکت، اعتماد و احساس به برند مشتریان بر میزان فروش بیمه عمر

دانلود نمونه پروپوزال رابطه تبلیغات شرکت، اعتماد و احساس به برند مشتریان بر میزان فروش بیمه عمر نمونه پروپوزال رابطه تبلیغات شرکت، اعتماد و احساس به برند مشتریان بر میزان فروش بیمه عمر , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , تبلیغات , شرکت، , اعتماد , و , احساس , به , برند , مشتریان , بر , میزان , فروش , بیمه , عمر ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

مقدمه: بسیاری از صنایع تولیدی و خدماتی موفق در جهان، به ارائه خدمات کارامد و منطبق با نیاز مشتری، به عنوان یک منبع مزیت رقابتی می نگرند. ضرورت مبادله موثر بین مشتریان و عرضه کنندگان داخلی، به طور وسیعی در نوشته های مدیریتی مورد بحث قرار گرفته است و صاحب نظران اتفاق نظر دارند که خدمات بهتر به مشتریان داخلی، به ارایه خدمات بهتر به مشتریان خارجی منتهی می شود. در پذیرش این اصل دیگر تردیدی وجود ندارد که بقای سازمانهای تولیدی وخدماتی در گرو حفظ و افزایش مشتریان آنهاست، برای این منظور ضروریست هر سازمان به عوامل مهم و تاثیرگزار رضایت مشتریان بیاندیشد و با توصیف و پیش بینی و نیز کنترل این متغیرها بتواند میزان رضایت مشتریان را مدیریت نموده و آن را به سمت بهبودی سوق دهد. نام و نشان تجاری یا برند نقشی اساسی در شرکت های خدماتی بازی می کند زیرا نام و نشان تجاری قوی اعتماد مشتریان را در ارتباط با خرید محصولات ناملموس افزایش می دهد. نام و نشان تجاری قوی، مشتریان را قادر می سازد تا بهتر بتوانند محصولات ناملموس را تجسم کرده و درک کنند. در ارتباط با خدمات که مقایسه و ارزیابی اولیه در ارتباط با خرید خدمت مشکل است، نام و نشان تجاری نقش مهمی را ایفا می کند. اعتماد، احساس و وفاداری به نام و نشان تجاری برای شرکت ها دارای مزایای فراوانی است، چرا که موجب کاهش آسیب پذیری شرکت به فعالیت های رقابتی، کاهش هزینه های شرکت، افزایش حاشیه های مالی و افزایش ارتباطات بازاریابی موثر می شود (Kim et al.,2008) و ایجاد و حفظ اعتماد، احساس و وفاداری مصرف کننده به نام تجاری در قلب برنامه های بازاریابی شرکت ها به ویژه در بازار های رقابتی قرار دارد (Sweeney & Swait ,2008). واژه برند دارای چندین معنی می باشد. برند نه تنها یک محصول واقعی است بلکه یک دارایی ناملموس با ارزش نیزهست. هر برند، دارای ویژگی های محسوس ونامحسوس می باشد که هر محصول را از محصولی دیگر متمایزمی کند. (Kim et al,2003) برند به عنوان جزئی جدانشدنی از ارزش شرکت می باشد و یک دارایی استراتژیک1است که می تواند به عنوان محرک فرآیند برنامه ریزی بازاریابی شرکت محسوب گردد. بدین معنی که برند می تواند به عنوان مزیت رقابتی یک شرکت در نظر گرفته شود.(Wong & Merrilee , 2008 ) بیان مسئله: لویت و کاتلر2 از جمله نخستین پژوهشگرانی بودند که در مطالعات خود بر اهمیت به مشتریان و کارکنان شرکت توجه داشتند. آنها اینطور مطرح کردند که کارکنان یک شرکت نیز در حقیقت مشتریان آن می باشند و بایستی نیاز و خواسته های آنان نیز مورد توجه قرارگیرد. بنابراین جذب، توسعه، انگیزش و ارتقای کمی و کیفی توانائیها، ارزش آفرینی، بهبود مستمر ارائه خدمات به آنها و بالابردن سطح کیفیت کار به عنوان یک محصول و مشارکت آنها در انجام فرایندها به کمک مدیریت، سازمان را در جهت ارائه سطح بالای کیفیت محصولات و خدمات رهنمون می سازد. در نتیجه افزایش سطح رضایتمندی در میان مشتریان خارجی سازمان را به همراه خواهد داشت. به عبارت دیگر در محیطی که رقابت در آن پیوسته در حال افزایش است شرکت ها می بایست مشتری گرا باشند. زیربنای مفهوم بازاریابی، شناسایی نیازها و رضایت مشتری می باشد که این امر منجر به حفظ و نگهداری مشتریان می گردد. همواره شرکت ها منابع قابل توجهی را برای سنجش و مدیریت رضایت و وفاداری مشتریان صرف می کنند. درسالهای اخیر بازده دارایی های ناملموس برای بسیاری از شرکتها، دارای اهمیت بسیار زیادی گردیده است. بازاریابی یکی از زمینه های کاربردی است که شرکت برای دستیابی به بازده فعالیتهایش تلاش بسیار زیادی می نماید(Seggie et al,2004) . برندها باید مزایای رقابتی پایداری را برای شرکت ایجاد کنند، چرا که اگر مشتریان مطلوبیت ویژه ای از برند دریافت کنند شرکت می تواند به مزیت رقابتی دست یابد. بنابراین برای مدیران برند مهم است که به ابزارهای معتبر و قابل اطمینانی برای ارزیابی عملکرد برند مشتری محور دست پیدا کنند. امروزه، تبلیغات به عنوان یک محصول میان رشته ای توجه بسیاری از محققان حوزه مدیریت، ارتباطات و اقتصاد را به خود معطوف ساخته است. پژوهشگران در بخش های مختلف، با توجه به تاثیر ساز و کار تبلیغ در جامعه، به مطالعه آثار و آسیب شناسی تبلیغات می پردازند( رسولی، 1386: 14، الف). از آنجا که تبلیغات تجاری در نهایت با هدف انتقال اطلاعات و تغییر در رفتار مخاطبان قصد دارند موجبات افزایش مصرف کالایی خاص را پدید آورند و یا باورهای مشخصی را درباره کالاها یا خدمات مرتبط با آن در جامعه رواج دهند، مطالعه محتوای این پیام ها ضروری است. گسترش زندگی شهری تحول بزرگی در زندگی اجتماعی و سازمانی به وجود آورده است.کوچک شدن خانواده ها از آثار این تحول است که پشتوانه ی خانوادگی فرد را محدود می کند و فرد در جامعه مدرن شهری، پناه و پشتوانه صنعتی خود را از دست می دهد. امرزوه بیمه راه حلی سازمانی برای پاسخ به این نیاز جوامع بشری در مقابله با بروز حوادث ناگهانی و غیر قابل پیش بینی است. در جوامع توسعه یافته بیمه کالایی لوکس نیست، بلکه ضرورتی اولیه و بدیهی در جهت حفظ اطمینان و ایمنی و کاهش ضریب خسارت و ریسک پذیرفته شده است. عدم آگاهی و شناخت کافی در مورد بیمه و پوشش های آن باعث ایجاد مشکلات گسترده ای در حین بروز خطر و حادثه می شود و گاه تبعات سخت و جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. باید تدابیری اندیشیدکه بیمه به عنوان کالا و امری ضروری در سبد خانوار مردم قرار گیرد . با این اوصاف چنین وظیفه سنگینی به عهده مسئولین و متولیان این امر می باشد. در همین راستا یکی از ابزارهای گسترش فرهنگ استفاده از بیمه و تقویت نگرش مطلوب مشتریان بیمه، تبلیغات است. برای مدیریت هرشرکت بیمه، معرفی درست محصولات بیمه ای به مردم فرآیندی اساسی است. از طریق تبلیغات می توان به کارایی و اثر بخشی در راستای اهداف شرکت بیمه در معرفی هر چه بهتر محصولات خود دست یافت و به صحت پیش بینی های صورت گرفته در مورد برنامه ها پی برد. بیمه عمر یکی از مهمترین و استراتژیک ترین محصولات شرکتهای بیمه دنیا محسوب می شود. در دنیا درصد فروش بیمه های عمر نسبت به سایر محصولات بیمه ای بسیار بالاتر است و این آمار در برخی کشورهای اروپا و آمریکایی به بیش از 90 درصد می رسد. بیمه عمر امکان سرمایه گذاری بسیار مناسبی برای شرکتهای بیمه ایجاد می کند، زیرا بیشتر خسارتهای این محصول ب خصوص از نوع بیمه عمر و سرمایه گذاری، قابل پیش بینی و زمانبندی است و شرکتها منابع مالی طولانی مدت بدست می آورند و می توانند در فعالیتهای مورد نظر خود در عرصه های مختلف اقتصادی برنامه ریزی و مشارکت کنند. بنابراین شرکتهای بیمه همواره به بیمه عمر به عنوان یک محصول ویژه اقتصادی می نگرند. اما صنعت بیمه کشور هنوز نتوانسته فروش بیمه عمر خود را در وضعیت مطلوب و مناسبی قرار دهد. اول اینکه بیشتر بیمه های فروخته شده شرکتهای بیمه از نوع بیمه های اجباری است، دوم این محصولات دارای ریسک بسیار بالایی هستند و اعتمادی به حق بیمه های بدست آمده از این محصولات وجود ندارد و هرآن ممکن است که شرکتهای بیمه چندین برابر حق بیمه عائدی خود را به بیمه گزار پرداخت کنند (مانند بیمه های شخص ثالث). سومین مطلب قابل توجه این است که با وجود درصد بسیار پایین فروش بیمه های عمر در کشور، به علت افزایش تعداد شرکتهای بیمه ای فعال در کشور (این رقم از 4 چهار شرکت دهه شصت به 28 شرکت رسیده است)، رقابت بسیار زیادی بین شرکتها برای جذب مشتریان بالقوه بیمه عمر، درکشور بوجود آمده است. بیمه عمر با وجود اهمیت بسیار زیادی که دارد، دارای پیچیدگی های خاص خود است، هر نماینده بیمه توان فروش این محصول را ندارد، شرکتهای بیمه و نمایندگان بیمه که درصدد فروش بیمه عمر هستند، باید ارتباط موثر و قابل اعتمادی با مشتریان خود ایجاد کنند، فردی که قرار است بیمه عمر خریداری نماید باید برای دهها سال به شرکت بیمه و برند آن اعتماد کند، احساس خوبی از این شرکت و برند آن داشته باشد. قطعا اگر مشتریان نسبت به شرکت بیمه اعتماد و احساس خوشایندی نداشته باشند، بعید است که شرکت یا نماینده او بتواند، آنها را به بیمه گزار خود تبدیل کند. در این خلال بحث تبلیغات می تواند به عنوان یکی از مهمترین رویکردهای مورد استفاده شرکتها قرار بگیرد تا بتوانند اعتماد و احساس خوشایند شرکتهای بیمه را نسبت به خود ارتقاء و بهبود ببخشند. بنابراین، این طرح پژوهشی درصدد آن است که تا چه اندازه شرکتهای بیمه توانسته اند با کمک تبلیغات مناسب، ضروری و موثر، اعتماد مشتریان مربوط به بیمه عمر را به شرکتهای خود افزایش و تقویت نمایند؟ تا چه اندازه در راستای توسعه احساس مطلوب به برند، شرکتها توانسته اند در امر تبلیغات سرمایه گذاری نمایند؟ آیا سرمایه گذاری های شرکتهای بیمه توانسته است اعتماد و احساس به برند شرکتها را در وضعیت مطلوبی نگه دارد؟ و در نهایت آیا بین میزان تبلیغات شرکتهای بیمه و اعتماد و احساس به برند رابطه معناداری وجود دارد؟ به عبارت دیگر پژوهش حاضر در صدد آن است که وضعیت تبلیغات شرکتهای بیمه از منظر مشتریان چه وضعیتی دارد؟ آیا این میزان تبلیغات بر اعتماد و احساس به برند مشتریان تاثیر دارد؟ میزان تبلیغات شرکتها بر میزان فروش بیمه عمر به چه میزان تاثیر دارد؟ اعتماد و احساس مشتریان نسبت به شرکتهای بیمه در انتخاب بیمه عمر چقدر موثر بوده است. این سوالات و سوالاتی از این قیبل دغدغه پژوهش حاضر است که این پایان نامه به منظور یافتن پاسخ علمی و مستند و مستدل آنها انجام می گیرد. اهمیت و ضرورت تحقیق: خرید مجدد توسط مشتریان یکی از اهداف مقدماتی بازاریابان است چراکه نگهداری مشتریان نیازمند تلاش های بازاریابی کمتری از به دست آوردن مشتریان جدید است. سنجش و مورد توجه قرار دادن تعهد به وفادار باقی ماندن بیمه گذاران و رفتار های ناشی از وفاداری بیمه گذاران در شرکت های بیمه کشور از اهمیت فراوانی برخوردار است. نقش عمده برند در ایجاد وفاداری، نه تنها برای محصولات فیزیکی بلکه برای خدمات و ترکیبی از محصول– خدمت نیز حائز اهمیت می باشد. یک مفهوم آن این است که وفاداری به برند، نه تنها از بهبود مستمر کیفیت بدست می آید، بلکه از طریق بسیاری فعالیتهای خارجی دیگر مانند تبلیغات، بسته بندی، روابط عمومی و بسیاری موارد دیگر حاصل می شود. در برخی از بخشهای بازار وفاداری به برند از طریق احساس نسبت به برند بدست می آید. درحالی که در برخی بخشهای دیگر از طریق اعتماد به برند بدست می آید. (kim et al ,2003) برند، نقش مهمی در موفقیت یک سازمان از طریق ایجاد مزیت رقابتی در سازمان بازی می کند و می تواند سازمان را در دستیابی به اهدافش یاری دهد، بنابراین عملکرد برند به عنوان ابزار سنجش نسبی موفقیت در بازار، مورد توجه قرار می گیرد. عملکرد سازمانی وعملکرد برند، دو واژه در هم پیچیده اند، یعنی درموارد بسیاری به جای یکدیگر به کار می روند که این موضوع، ضعف عمده ای که در این زمینه وجود دارد را به نمایش می گذارد که اهمیت وضرورت انجام تحقیق را بیان می دارد. مدیران، نیازمند این هستند که بدانند عملکرد برند تا چه حد تحت تاثیر وفاداری به برند قرارمی گیرد که این موضوع خود مستلزم دانستن میزان تاثیر احساس به برند واعتماد به برند می باشد(Seggie et al,2004).,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه تبلیغات شرکت، اعتماد و احساس به برند مشتریان بر میزان فروش بیمه عمر  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه تبلیغات شرکت، اعتماد و احساس به برند مشتریان بر میزان فروش بیمه عمر روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه تبلیغات شرکت، اعتماد و احساس به برند مشتریان بر میزان فروش بیمه عمر
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان

نمونه پروپوزال رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان

دانلود نمونه پروپوزال رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان نمونه پروپوزال رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , تعهد , سازمانی , با , رفتار , شهروندی , سازمانی , در , سازمان , تامین , اجتماعی , استان , گیلان ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

مقدمه بررسی رفتار افراد در محیط های کاری از دیرباز مورد توجه اندیشمندان علوم مدیریت بوده است. در حقیقت، درک رفتارهای کارکنان به منظور ایفای بهتر نقش ها و وظایف، موجب بهبود عملکرد و ارتقای اثربخشی سازمانی خواهد شد . دراین راستا مفهوم شهروندی سازمانی به نیروی انسانی سازمانها از منظر بدیعی می نگرد و ایشان را به عنوان شهروندان سازمانی خود می شناسد و درصدد است تا زمینه را برای بروز هر چه بهتر این شهروند فراهم سازد. در واقع، شهروند سازمانی علی رغم رفتارهای فرانقش، به دنبال کسب پاداش از سازمان نیست، بلکه از خود گذشتگی شغلی دارد و به اینکه رفتارهای فرانقش وی در تعالی سازمانش موثر است، باور دارد و تمام تلاش خود را برای بهبود و توسعه سازمان خود به کار می گیرد . در گذشته، محققان در مطالعات خود جهت بررسی رابطه ی بین رفتارهای شغلی و اثربخشی سازمانی، بیشتر به رفتارهای درون نقشی توجه می کردند. این رفتارها ناظر بر کارها، وظایف و مسئولیت های رسمی مانند: آنچه در شرح شغل آمده است، می باشند. اما امروزه توجه ی ایشان بیشتر به رفتارهای فرانقشی معطوف گشته است. رفتارهای فرانقشی، به فعالیت های فی نفسه خودجوش و آگاهانه مربوط هستند (مانند کمک به دیگران) و به طور مستقیم یا صریح به وسیله ی سیستم رسمی پاداش سازمان پیش بینی نشده اند اما کارآیی سازمان را به عنوان یک کل افزایش می دهند. سازمان های موفق، کارکنانی دارند که احساس مسئولیتی فراتر از آنچه که شغلشان برای آنها ایجاب می کنند، دارند و به نوعی خود را وقف موفقیت سازمانشان نموده و در این راستا به طور داوطلبانه وقت و انرژی بسیاری را صرف سازمان متبوعه می کنند . از سوی دیگر تعهد سازمانی به عنوان متغیری است که بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تاثیر گذار است. تعهد سازمانی از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده است و از زمان ورود به پژوهش های سازمانی، نظریه پردازان بسیاری به آن پرداخته اند . با توجه به موارد فوق در فصل اول تحقیق بعد از بیان مساله ، به ضرورت واهمیت تحقیق پرداخته خواهد شد. سپس به سوالات واهداف تحقیق به همراه چهارچوب نظری تحقیق اشاره شده ودر نهایت با تعریف مفهومی وعملیاتی متغیرها وبیان قلمروتحقیق فصل به پایان خواهد رسید. بیان مساله رفتار شهروندی سازمانی از جمله مفاهیم نوین مدیریتی است که تاثیرات فردی و سازمانی متعددی دارد و یکی از موضوعاتی است که به صورت گسترده در تحقیقات علوم رفتاری به آن پرداخته شده است (Unal ,2013). شناخت وضعیت این نوع رفتار و راهکارهای توسعه ی آن در بهبود فعالیت های سازمانی نقش مهمی را ایفا می کند. با توجه به اهمیت شهروندان سازمانی به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان، رفتار ایشان نیز می تواند بسیار با ارزش تلقی گردد و از این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی سازمانی پرداخته اند (فرجی و احمدی، 1390). این مطالعات عموماً بیان می دارند که رفتار شهروندی سازمانی برای سازمان ها، مدیران و کارکنان فواید زیادی را دربر دارد و میتواند منجر به بهینه سازی منابع، بهبود بهره وری سازمان و عملکرد اثربخش کارکنان شده و سازمان را درمقابل با تغییرات محیطی توانمند سازد (Wang, 2014). امروزه سازمان ها (مانند سازمان تامین اجتماعی) نیازمند کارکنانی هستند که فعالیت های فراتر از نقش سازمانی خود در سازمان انجام دهند. این رفتار ها باعث بهبود عملکرد سازمان شده و باعث می شود که سازمان ها قادر به بهبود کیفیت و کمیت ارایه خدمات به مراجعین شده و همچنین قادربه برآورده ساختن معیارهای عملکرد سازمان گردد(013 Sjahruddin, 2). رفتار شهروندی به عنوان رفتارهایی توصیف شده است که فراتر از عملکرد وظیفهای و مهارت فنی فرد قرار دارد و به عنوان تسهیل کننده های اصلی انجام وظایف عمل می کنند. این گونه رفتارها ارتباط عمیقی با ارزشهای بنیادی کارکنان که سبب انگیزش رفتاری در آنان می گردد نیز دارا می باشند (محمودی میمند و هرندی، 1393). از سوی دیگر عوامل مختلفی بر بروز رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان تاثیر دارند، که یکی از عوامل تعهد سازمانی است. تعهد سازمانی نشان دهند میزان تلاش بیش از حد معمول کارکنان در جهت دستیابی به اهداف سازمانی است. تعهد سازمانی در حقیقت توصیفی است از حالت روانشناختی، که نشان می دهد فرد می خواهد در سازمان بماند (Asiedu etal., 2014). تعهد از علاقه و وفاداری به کار و باور قوی نسبت به اررزش های سازمانی ناشی می گرد (صالحی صدقیانی وهمکاران، 1393). می توان گفت که تعهد سازمانی عبارت است از نگرش های مثبت یامنفی افراد نسبت به کل سازمانی که در آن مشغول به کار هستند. درتعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد واز طریق آن سازمان خود رامورد شناسایی قرار می دهد.در تعهد سازمانی ، فرد سازمان را معرف خود می داند و آرزو می کند که عضویت آن باشد. به عبارت دیگر ، تعهد سازمانی، نوعی نگرش درباره وفاداری کارکنان به سازمان در یک فرایند مستمر، به واسطه مشارکت افراد در تصمیم های سازمانی، توجه افراد به سازمان، موقعیت و رفاه سازمان – تلقی می شود (بیگی نیا و همکاران، 1392). ازسوی دیگر سازمان تامین اجتماعی یکی از بزرگترین سازمان های کشور می باشد که دارای تعداد زیادی ارباب رجوع بوده و این تعداد مراجعه کننده ها درطیف های مختلفی از نظردرآمد، تحصیلات، سن، نوع شغل و... هستند، همین موضوع باعث ایجاد تنوع رفتاری درمراجعین می باشد که نا خوداگاه شرایط را برای کارکنان پیچیده تر می نماید. با توجه به اینکه رفتار شهروندی سازمانی از ضروریات اساسی سازمانهای امروزی بوده و تحقیقات کنونی، رفتارهای فراتر از نقش را مد نظر قرار داده و غفلت از آنها ، در عملکردکارکنان قابل قبول نخواهدبود، بنابراین لزوم توجه هرچه بیشتر سازمانها به این مقوله اهمیت روزافزونی پیدا کرده که در این بین سازمان تامین اجتماعی نیز مستثنی نمی باشد. در این تحقیق تعهد سازمانی و ابعاد آن به عنوان متغیر مستقل و رفتارشهروندی سازمانی و ابعاد آن به عنوان متغیر وابسته و سابقه کار و تحصیلات به عنوان متغیر تعدیل گر در نظر گرفته شده است و به بررسی رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان تامین اجتماعی استان گیلان می پردازد. به این ترتیب سوال اصلی تحقیق به صورت زیر است: آیارابطه ای بین تعهدسازمانی و رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد؟ . اهمیت و ضرورت انجام تحقیق بالا بودن سطح رفتار های شهروندی سازمانی در یک سازمان باعث می شود آن سازمان به محیطی جذاب جهت کار و فعالیت تبدیل شود، چراکه سازمان هایی که سطح رفتار شهروندی سازمانی درآن ها بالاست با جذب نیرو های کارآمد تر و کاهش میزان ترک خدمت از کارکنان عملکرد بهتری خواهند داشت. به همین جهت مفهوم رفتار شهروندی سازمانی به عنوان یکی از موضوعات اساسی در حوزه رفتار سازمانی مطرح میشود که می کوشد تا با ارائه راهکارهایی به منظور بالا بردن تعهد سازمان ها، بهبود عملکرد، رضایت مشتریان، وفاداری و رضایت شغلی آن ها قدمهایی موثر بردارد (سلیمی وهمکاران ، 1392). رفتار شهروندی سازمانی دارای منافع زیادی برای سازمان می باشد. شهروندان خوب سازمانی با حفظ منافع سازمان، آن را در تخصیص منافع بصورت کارا و بهینه، یاری می رسانند. رفتار شهروندی سازمانی، بهره وری کارکنان و گروه های کاری را افزایش داده، کار تیمی را تشویق می کند، ارتباطات، همکاری، کمک های بین کارکنان را افزایش می دهد، نرخ اشتباهات را کاهش داده و مشارکت و درگیر شدن کارکنان را در مسایل سازمانی، افزایش می دهد و به طور کلی جو سازمانی مناسبی را فراهم می آورد. رفتار شهروندی سازمانی از طریق اثرگذاری بر عوامل درون سازمانی از قیبل: جو سازمانی، بهبود روحیه، افزایش تعهد سازمانی، کاهش نیات ترک شغل، کاهش غیبت و رفتارهای مخرب شغلی و نیز با تاثیرگذاری بر بهبود عوامل برون سازمانی همچون: رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات و وفاداری مشتریان، موجب کیفیت عالی در عملکرد کارکنان می شود (Dennis, 2005). از سوی دیگر شناخت عوامل موثر بر بروز این رفتار بسیار حایز اهمیت است. چرا که می توان با تقویت این عوامل پبیش بینی کننده ، میزان بروز رفتار شهروندی سازمانی را در بین کارکنان بالا برد. این موضوع در سازمانی مانند ، تامین اجتماعی دارای اهمیت دو چندان است، چرا که بسیاری از خانوارهای کشور به نوعی با این سازمان درگیر هستند. سازمان تامین اجتماعی یک سازمان بیمه گر اجتماعی است که ماموریت اصلی آن پوشش کارگران مزد و حقوق بگیر (به صورت اجباری) و صاحبان حرف و مشاغل آزاد (به صورت اختیاری) است. جمعیت تحت پوشش این سازمان، شامل حدود 12میلیون نفر بیمه شده و بیش از 2 میلیون نفر مستمری بگیر است که با درنظر گرفتن افراد خانواده بیمه شدگان، جمعیت تحت پوشش این سازمان برای خدمات درمانی به بیش از 37 میلیون نفر می رسد . با توجه به حجم عظیم افراد تحت پوشش که بیش از 50درصد جمعیت کشور می باشد، اهمیت عملکرد این سازمان آن واضح و آشکار می گردد. با نوجه به این موارد تحقیقات نشان از تاثیرگذاری ویژگی های فردی، شغلی، سازمانی و رفتارهای رهبری بر رفتار شهروندی سازمانی دارد. همچنین رفتار شهروندی سازمانی نیز بر اثربخشی سازمانی، کیفیت خدمات، درگیری شغلی، تعهد سازمانی، عزت نفس و سرمایه اجتماعی تاثیر می گذارد. در واقع رفتار شهروندی سازمانی بر اثربخشی اهداف سازمان از طریق کمک به محیط اجتماعی و روان شناختی یاری رسانده از کل سازمان حمایت کرده و به آن سود می رساند و موجب رضایت شغلی، محافظت از سازمان و بهره وری سازمانی می شود (وحدانی اسدی وهمکاران، 1393). اهداف تحقیق تحقیق حاضر دارای اهدافی به شرح زیر است: اهداف علمی: 1.بررسی وتعیین میزان تعهد سازمانی و ابعاد آن در بین کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان گیلان 2-. بررسی وتعیین میزان رفتار شهروندی سازمانی وابعاد آن در بین کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان گیلان. 3.بررسی ارتباط بین میزان تعهد سازمانی و ابعاد آن با میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان گیلان 4. بررسی نقش تحصیلات و سابقه کار کارکنان در رابطه بین میزان تعهد سازمانی و ابعاد آن با میزان رفتار شهروندی سازمانی کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان گیلان. اهداف کاربردی: بهره برداری از نتایج تحقیق در جهت ارایه پیشنهاداتی در راستای بهبود رفتار شهروندی کارکنان در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان. چهارچوب نظری,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه سبک فرزند پروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر

نمونه پروپوزال رابطه سبک فرزند پروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر

دانلود نمونه پروپوزال رابطه سبک فرزند پروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر نمونه پروپوزال رابطه سبک فرزند پروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , سبک , فرزند , پروری , والدین , با , هوش , هیجانی , و , پرخاشگری , در , نوجوانان , دختر ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

بیان مساله راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی از مشخصات بارز اختلال سلوک در کودکان از پرخاشگری و ناسازگاری در روابط بین فردی نام می برد که مشکلات رفتاری بین فردی، رفتاری و هیجانی مختلفی را برای این کودکان و خانواده های آنان ایجاد می کند. روانشناسان اجتماعی پرخاشگری را به صورت آسیب رساندن عمدی به دیگران و خشونت را نیز مبادرت کنشی عمدی برای آسیب رساندن جسمانی به دیگران تعریف می کنند (فرجاد و محمدی اصل، 1387). دلوکیو و الیوی (2005) پرخاشگری را رفتار قابل مشاهده که به قصد آسیب رساندن به دیگران باشد، تعریف می کند. رفتارهای ضداجتماعی و پرخاشگری در زمره شایع ترین علل ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیک های بهداشت روانی هستند. عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه می تواند موجب ایجاد مشکلات بین فردی و جرم شود، درون ریزی را نیز به همراه دارد و موجب بروز انواع مشکلات جسمی و روانی، مانند زخم معده، سردرد و افسردگی می شود. ماتسون (2007) معتقد است که انواع شدید مشکلات رفتاری می تواند بسیار خطرناک باشد. به رشد شخصی صدمه بزند، فرصت های یادگیری و رفتار سازگارانه را کاهش داده و سرانجام کیفیت زندگی شخصی را تحت تاثیر قرار دهد. رفتار پرخاشگرانه دوران کودکی می تواند به عنوان یک عامل پیش بینی کننده برای بزهکاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، افت تحصیلی و ... باشد. شواهد نشان می دهد که رفتار ضداجتماعی دوران خردسالی با ناتوانی های دوران بزرگسالی در ارتباط است (به نقل از دان و فایت ، 2010). دیدگاه های نظری، عوامل مختلفی را در بروز رفتارهای پرخاشگرانه موثر می دانند. فابیان (2010) ارتباط بین اختلالات عصب شناسی و عصب روانشناختی، و پرخاشگری و خشونت را شایان توجه می داند. مک اندرو (2009) نقش و مقدار ترشح هورمون ها در بروز رفتارهای پرخاشگرانه را موثر می داند. از نظر دانگجوسو و همکاران (2008) تعاملات نامناسب بین سیستم های سروتونین و دوپامین در کرتکس پیشانی احتمالاً ساز و کار مهمی است که ارتباط بین پرخاشگری تکانشی و اختلالات پیرو آن را به دنبال دارد. دیدگاه یادگیری اجتماعی عوامل مختلفی مانند تجربه های گذشته فرد، پاداش هایی که از تجربه های گذشته یا حال نصیب افراد می شود و مشاهده رفتار دیگران را در بروز پرخاشگری مورد توجه می دانند (به نقل از ریچاردسون و هاموگ ، 2007). هوش هیجانی آخرین و جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط بین تعقل و هیجان است. علی رغم دیدگاه ها، نگاه واقع بینانه به ماهیت انسان نشان می دهند که انسان برای سازگاری و چالش در زندگی به عملکرد منسجم قابلیت های هیجانی و منطقی وابسته است. در برخی مواقع محققان ادعا می کنند که خود آگاهی و زندگی درونی به طور چشم گیری توسط تجربه های هیجانی مشخص می شود، لذا هوش هیجانی می تواند با مشکلات هیجانی زیادی که ریشه در تجارب میان فردی و درون فردی دارند، مرتبط باشد (آستین و همکاران ، 2005). در این پژوهش هم این سوال مطرح است که آیا سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه دارد؟ اهمیت و ضرورت تحقیق خانواده به عنوان اولین کانون اجتماعی، عوامل مختلفی دارد که یکی از عوامل تاثیرگذار بر رشد فرزندان بویژه رشد روانی آنها، چگونگی روش های تربیتی والدین در چارچوب خانواده است. روش تربیتی والدین در تکوین شخصیت و هم چنین سازگاری آنان با وضعیت مختلف اجتماعی موثر است. روابط مطلوب میان والدین و فرزندان در سلامت روان فرزندان تاثیر فراوان دارد. ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال ها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. در متون اسلامی نیز فرزندپروری فعالیتی پیچیده شامل رفتارها، آموزش ها، تعامل ها و روش هایی است که جدا و در تعامل با یکدیگر بر رشد معنوی، عاطفی در ابعاد فردی و اجتماعی تاثیر می گذارد. از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده پدر و مادر است تا آنجا که یکی از حقوق فرزندان به شمار آمده است (پرچم و همکاران، 1391). هوش هیجانی، ترکیب عاطفه با شناخت و هیجان با هوش است. بنابراین می تواند در توانایی به کارگیری هیجان ها به منظور کمک به حل مشکلات و داشتن زندگی اثر بخش باشد. شناخت احساسات و توانایی ها را می توان در برانگیختن خودمان و دیگران استفاده کنیم و بدانیم آیا این هیجان ها و عواطف موجب تسهیل یا مانع برقراری تعامل با دیگران می شود (گلمن ، 2009). شیوه های فرزندپروری را می توان مجموعه ای از رفتارها دانست که تعاملات والد- فرزند را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند. بامریند (1991) که مطالعات طولی برجسته ای را با مشاهده تعامل های والدین با فرزندان خود انجام داد، شیوه های فرزندپروری را شامل رفتارهای گوناگون متنوع و بهنجار و طبیعی می داند. بامریند دریافت که شیوه های مختلف فرزندپروری والدین در دو بعد با یکدیگر تفاوت دارند. بعد اول توقع و کنترل و بعد دوم پذیرندگی و اجابت کنندگی می باشد. ترکیب گوناگون دو بعد توقع/ کنترل و پذیرندگی/ اجابت کنندگی چهار شیوه فرزندپروری را به وجود می آورد که پژوهش بامریند بر سه شیوه آن متمرکز است؛ مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه. چهارمین شیوه یعنی شیوه کناره گیر (مسامحه کار) را محققان دیگری مورد مطالعه قرار داده اند. سبک مقتدرانه با پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب مشخص می شود. سبک مستبدانه از نظر پذیرش و روابط نزدیک پایین و از نظر کنترل اجباری بالا و از نظر استقلال دادن پایین است. والدین با سبک فرزندپروری سهل گیرانه روش مهرورز و پذیرا را نشان داده، متوقع نیستند و کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می کنند. این والدین به فرزندان خود اجازه می دهند تا در هر سنی که باشند خودشان تصمیم گیری کنند، حتی اگر هنوز قادر به انجام این کار نباشند. بامریند دریافت که مطلوب ترین نتایج تحولی که سبب سازگاری های مختلف در فرزندان در رشد همه جانبه آنان می شود، با شیوه فرزندپروری مقتدرانه والدین در ارتباط است (به نقل از برنز ، 2006). پرخاشگری رفتاری اجتناب ناپذیر یا تغییرناپذیر نیست، برعکس چون ناشی از تعامل پیچیدهای بین رویدادهای بیرونی، شناخت ها و ویژگی های شخصی است، می توان آن را پیشگیری کرد یا کاهش داد. روش های مختلفی برای پیشگیری و کنترل پرخاشگری پیشنهاد شده است که از آن جمله می توان به درمان اختلالات عصبی و عصب روانشناختی ، اصلاح عادت غذایی افراد، از بین بردن زمینه های ناکامی و حضور الگوهای غیرپرخاشگرانه اشاره کرد. میر و همکاران (2008) نقش مداخله های شناختی، دارلی و همکاران (2000) نقش تنبیه و کارمانز و همکاران (2003) بخشایش را در کاهش پرخاشگری موثر می دانند (آقایی نژاد و همکاران، 1392). با توجه به مطالب فوق، این پژوهش هم با هدف مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در نوجوانان دختر شهرستان سیاهکل به اجرا در می آید. در همین رابطه سازمان ها، افراد حقیقی و حقوقی مختلفی از یافته های این تحقیق بهره مند خواهند شد که از آن جمله می توان به؛ سازمان های روانپزشکی، بهزیستی، آموزش و پرورش، مدیران، دانشجویان، معلمان، اولیاء دانش آموزان و کلیه افرادی که علاقه مند به کسب آگاهی در زمینه موضوع پژوهش هستند اشاره کرد. اهداف تحقیق هدف اصلی: مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر اهداف فرعی: - مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر - مطالعه رابطه سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر سوالات تحقیق سوال اصلی: آیا بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟ سوالات فرعی: - آیا بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟ - آیا بین سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد؟ فرضیه های تحقیق فرضیه اصلی: بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد. فرضیه های فرعی: - بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد. - بین سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه وجود دارد. معرفی متغیرها و نقش آن ها در تحقیق در این پژوهش سبک فرزندپروری والدین به عنوان متغیر پیش بین و هوش هیجانی و پرخاشگری در بین نوجوانان دختر به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته می شود. تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق تعاریف مفهومی - سبک فرزندپروری والدین: فرزندپروری به روش ها و رفتارهای ویژه گفته می شود که جداگانه یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تاثیر می گذارد. در واقع پایه و اساس شیوه فرزندپروری مبیّن تلاش های والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است (پرچم و همکاران، 1391، ص 116). - هوش هیجانی: هوش هیجانی به عنوان توانایی تنظیم و کنترل احساسات و هیجان های خود و دیگران با تمیز دادن آنها از یکدیگر و استفاده از این اطلاعات برای هدایت افکار و اعمال خود اطلاق می شود (آستین و همکاران، 2005، ص 219).,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه سبک فرزند پروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه سبک فرزند پروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه سبک فرزند پروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان

نمونه پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان

دانلود نمونه پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان نمونه پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , سبک , های , دلبستگی , و , سبک , های , هویت , با , کفایت , اجتماعی , دانش , آموزان , دبیرستان ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

بیان مساله وقتی شخص برای رسیدن به یک نتیجه دلخواه رفتاری را بر میگزیند باید آن رفتار در دسترس باشد. مذاکره، ایفای نقش، ابراز وجود، مهارتهای محاورهای برای شروع و تداوم تعاملهای اجتماعی، مهارتهای فراگیری و یادگیری رفتار دوستانه با دیگران، از مولفه های اصلی مهارتهای رفتاری تلقی گردیدهاند) مهار تهای هیجانی و عاطفی مولفه سومی است که برای برقراری روابط مثبت با دیگران، ایجاد و گسترش اعتماد و روابط حمایتی دوجانبه، شناسایی و پاسخدهی مناسب به علائم هیجانی در تعاملهای اجتماعی یا مدیریت استرس لازم به نظر میرسد،) مهارتهای انگیزشی شامل ساختار ارزشمند فرد، سطح رشد اخلاقی و احساس اثربخشی و کنترل فرد و در .( نهایت احساس خودکارآمدی او میشود )فلنر و همکاران، 1990 ). بالبی (1969)به نقل از یزدانی(1390) فرآیند شکل گیری دلبستگی نوزاد و مادر را تشریع کرد و نشان داد که چگونه سیستم احساسات و رفتارهای دلبستگی، نوزاد را به مادر نزدیک و از خطر دور می سازد و جدایی از مادر اضطراب و درماندگی کودک را در پی خواهد داشت. حساسیت، پاسخ گویی و حضور فعال مادر و دسترسی منظم نوزاد به وی خطوط اصلی دلبستگی ایمن را در کودک ترسیم می کند. از این پایگاه امن که متضمن اعتماد کودک به دیگران و خود می باشد رفتار اکتشافی تقویت می شود و کنش وری اجتماعی گسترش می یابد. وقتی مادر بی تفاوت با طردکننده باشد، مشخصه های دلبستگی بر محور فقدان اعتماد به خود و دیگران شکل می گیرد. بر این اساس دلبستگی محصول تجربه های واقعی فرد در مورد حساسیت، پاسخ گو بودن و حضور فعال و منظم مادر در خلال سال های نوزادی، کودکی و نوجوانی می باشد. در چارچوب روابط بزرگسالی اکثر محققان بر اهمیت دلبستگی به منزله یکی از جنبه های ارتباطی و بر استمرار تحولی آن اتفاق نظر دارند. دوره نوجوانی دوره ای است همراه با تغییرات متعدد از لحاظ جسمانی و روحی، مهمترین مساله ای که در این دوره مطرح است مساله تکوین هویت شخصی است به این معنی که فرد باید به پرسش های تقلید: «من کیستم؟»، «مقصدم کجاست؟»، «جایگاه اجتماعی من کجاست؟، «شغل آینده من چیست؟» پاسخ دهد، پاسخ گویی به این پرسش ها که چندین سال ادامه خواهد داشت، جستجو و کاوش در مورد پدیده ای به نام هویت است. پاسخگویی به این سوالات شاید خیلی هم آسان نباشد اما یافتن پاسخ مناسب فایده بسیار مهم به حال نوجوانان و جامعه پیرامون آن خواهد داشت. انتخاب راه ها و ارزش های ممکن برای نوجوانان چندان ساده نیست، چرا که آن ها با طیف گسترده ای از انتخاب های ممکن مواجه می شوند و با توجه به تنوع انتخاب ها باید تصمیم بگیرند (اسماعیلی، 1380). در صورتی که خانواده پایگاه امنی باشد که نوجوان بتواند با اطمینان از این پایگاه به سوی دنیای بزرگترها پیش برود هویت تقویت می شود. نوجوانانی که احساس می کنند به والدین شان وابسته اند، اما در عین حال آزادند تا عقایدشان را بیان کنند هویت کسب کرده یا در حالت وقفه اند نوجوانی که هویت جعلی دارد معمولاً روابط صمیمی باوالدین دارد اما از فرصت جدا شدن سالم بی بهره بوده است و نوجوانی که دچار پراکندگی هویت است از کمترین رابطه صمیمانه برخوردار است (پالکین ، 1994؛ به نقل از برک، 1383). بدون شک خانواده و محیط عاطفی اولین پایه گذار شخصیت و ارزش ها و معیارهای فکری است که نقش مهمی در تعیین سرنوشت و سبک خط مشی زندگی آینده فرد است و اخلاق و صحت و سلامت روانی فرد تا حدود بسیاری در گرو آن است. واکنش کودک نسبت به محیط خود تحت تاثیر موازین اجتماعی و فرهنگی و گروهی است که در میان آن بزرگ شده است. از آنجا که خانواده خود یک واحد اجتماعی است و ارزش ها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک متصل می شود به عنوان یک واسطه از لحاظ محیط اجتماعی به کودک اهمیت فراوانی دارد. به دیگر سخن چون خانواده که کانون تولد و زایش است پیش از وی شکل گرفته است تا مرحله ای که فرزند به شعور و آگاهی کافی برسد و در تعیین سرنوشت وی تاثیر فراوانی دارد (احدی و محسنی، 1380). لازم به ذکر است که در دوره نوجوانی فرد شاهد تغییر و تحولات بسیار بزرگی در عرصه جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی است که به علت این تغییرات فراگیر در بسیاری از موارد کودک و نوجوان باید تلاش بسیاری در جهت کفایت اجتماعی نماید تلاشی که اگر بستر آن یعنی عوامل خانوادگی، عاطفی و هویتی نامنسب باشد بی فایده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این سوال است که آیا بین نوع سبک های دلبستگی، سبک های هویت با کفایت اجتماعی رابطه وجود دارد؟ اهمیت و ضرورت تحقیق یکی از عوامل تاثیرگذار مهم بر شکل گیری هویت نحوه روابط عاطفی درون خانواده به خصوص مادر است. به عبارت دیگر نوزاد انسان در خانواده رشد و نمو می کند و رفتارهای اجتماعی و ارزش ها را یاد می گیرد و می آموزد که چگونه با دیگران تعامل کند. بنابراین نوع سبک دلبستگی و ارتباط عاطفی درون خانوادگی می تواند زمینه ساز نحوه شکل گیری هویت در آینده باشد. بنابراین از آنجا که خانواده و نوع ارتباطات عاطفی درون آن در دوره نوجوانی عاملی بسیار مهم در شکل گیری هویت نوجوان است، لذا والدین می توانند با رجوع به الگوی تربیتی خود با بینش و بصیرت آگاهانه تری در مورد رفتار با کودک پیدا نمایند تا از گرایشی ناخواسته به الگوی تربیتی نامنناسب خودداری کنند و با شناخت کامل تر نسبت به اجرای سبک والدینی شایسته و کارآمد اقدام نمایند. همچنین لازم به یادآوری است نوجوانی به سبب اینکه تعارض و بحران است یا به گفته اهل نظر و فن دوره طوفان و فشار است؛ توجه به کفایت اجتماعی در این دوره امری بسیار ضروری است و با توجه به مطالب یاد شده بالا پیرامون اینکه نوع سبک دلبستگی می تواند عاملی تاثیرگذار بر هویت یابی نوجوان باشد و زمینه رفتار آینده را در فرد به وجود می آورد بنابراین بی لطف نخواهد بود که نحوه تاثیرگذاری و ارتابط دو متغیر یاد شده یعنی سبک دلبستگی و هویت را بر کفایت اجتماعی مورد توجه قرار دهیم چون که زمینه بروز رفتار سازگارانه و موافق با هنجارها و ارزش های شخصی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی تا حدود زیادی در گرو آن خواهد بود که کودک ابتدا در خانواده محیط امنی داشته باشد تا در این محیط امن این هنجارها نهادینه شود و به نحو شایسته ای در نوجوانی و بزرگسالی به صورت رفتارهای سازگارانه خود را بروز دهد. هویت و عوامل تاثیرگذار بر آن یکی از مسائل مهم در دوره نوجوانی است که زیاد مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. مارسیا (1987) درباره افرادی که به هویت دست یافته اند می گوید «روش ارتباطی این افراد با جهان دارای انعطاف زیادی است آن ها متفکر و درونگر هستند، زمانی که تحت تاثیر موقعیت استرس زا قرار می گیرند از نظر شناختی عملکرد خوبی دارند، اگر در معرض تغییرات ناگهانی قرار گیرند خود را نمی بازند». لازم به ذکر است بسیاری از مشکلات و معضلات جوانان و نوجوانان ناشی از عدم شکل گیری هویت ثابت و پایدار در آن هاست. نوجوانانی که هویت کسب کرده اند یا فعالانه آن را کاوش می کنند، احساس عزت نفس بیشتری می کنند یا تفکر نقادانه بیشتری دارند و در استدلال اخلاقی پیشرفته تر هستند. اما افرادی که هویت مناسبی ندارند، دچار مشکلات سازگاری می شوند، متعصب، متحجر و انعطاف ناپذیر هستند. بسیاری از این نوجوانان تعهدات خود را به صورت دفاعی به کار می برند و هرگونه اختلاف عقیده ای را تهدید قلمداد می کنند. معمولاً بسیاری از آن ها تفکر «برایم مهم نیست» را اختیار می کنند و تا حد زیادی گرفتار مسائل اجتماعی نامناسب نظیر بزهکاری، اعتیاد و ... می شوند (برک ، 2003؛ به نقل سیدمحمدی، 1383). افرادی که در هنگام جستجوی هویت، اکتشاف نداشته اند دارای شخصیت متحجر هستند و اگر با موقعیتی مواجه شوند که ارزش های والدین در آن ها کارایی نداشته باشد به شدت احساس ترس و تهدید می کنند همچنین آن ها که نه اکتشاف و نه تعهد داشته اند هیچ جه معینی در زندگی ندارند و گسترده ترین دامنه آسیب شناسی را نشانمی دهند (به نقل از آقامحمدیان و همکاران، 1382). اهداف پژوهش هدف کلی تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های هویت و کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی اهداف جزئی 1. تعیین رابطه بین سبک های دلبستگی باکفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی. 2.تعیین رابطه بین سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی. 3.تعیین سهم سبک های دلبستگی و سبک های هویت در کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی. فرضیه های پژوهش 1- بین سبک های دلبستگی و کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی رابطه وجود دارد. 2- بین سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی رابطه وجود دارد. سوال پژوهشی: سهم سبک های دلبستگی و سبک های هویت درپیش بینی کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی.چقدر است؟ تعاریف متغیرها تعاریف نظری سبکهای دلبستگی دلبستگی پیوند عاطفی عمیقی است که با افرادی خاص در زندگی بر قرار می کنیم طوری که باعث شود وقتی با آن ها تعامل صورت می گیرد احساس شادی و نشاط کنیم و به هنگام استرس از اینکه در کنارمان هستند احساس آرامش داشته باشیم (برک، 2001؛ به نقل از سیدمحمدی، 1383). سبکهای هویت به آن دسته از فرآیندهای اجتماعی- شناختی مبتنی است که طی آن افراد بر اساس شیوه ترجیحی پردازش و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود و تصمیمات فردی خود در وضعیت های متفاوت قرار میگیرند. دارای 4 مولفه جهت گیری اطلاعاتی -هنجاری- سردرگم / اجتنابی- تعهد میباشد. برزونسکی (2007). کفایت اجتماعی توانایی عملکرد انسان در اجرای استقلال شخصی ومسولیت پذیری اجتماعی است.فلنر،لیس و فیلیپس (19990)معتقدندکه کفایت اجتماعی شامل چهار مولفه به قرارزیر است الف)مهارت شناختی ب) مهارتهای رفتاری ج)مهارتهای هیجانی د)مهارتهای انگیزشی. تعاریف عملیاتی سبکهای دلبستگی در این پژوهش از پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید استفاده می گردد که دارای 18 سوال می باشد که برای هر یک از سبک های دلبستگی 6 سوال در نظر گرفته شده است که سوالات مربوط به سبک دلبستگی ایمن 1، 6، 8، 12، 13، 17 و سبک دلبستگی اجتنابی شامل سوالات 2، 5، 7، 14، 12، 18 و سبک دلبستگی مضطرب، دوسوگرا شامل سوالات 3، 4، 9، 10، 11، 15 می شود بنابراین نمرات به دست آمده از این پرسشنامه برای هر یک از سبک های دلبستگی تعریف عملیاتی آن نوع سبک دلبستگی است. سبکهای هویت در پژوهش حاضر از آزمون هویت شخصی (IsI) به منظور بررسی هویت دانش آموزان استفاده می گردد که دارای 32 سوال می باشد که پاسخ های آن با مقیاس لیکرت است. بنابراین نمرات به دست آمده از این آزمون شاخص و تعریف عملیاتی هویت یابی در دانش آموزان است.,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با کفایت اجتماعی دانش آموزان دبیرستان
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان شهر کرمان

نمونه پروپوزال رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان شهر کرمان

دانلود نمونه پروپوزال رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان شهر کرمان نمونه پروپوزال رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان شهر کرمان , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , فرهنگ , سازمانی , با , رضایت , شغلی , و , فرسودگی , شغلی , معلمان , شهر , کرمان ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

بیان مسئله: جوامع امروزی به « جامعه سازمانی» شهرت یافته اند و سازمان ها نیز به مانند جوامع، دارای فرهنگ منحصر به فرد هستند که موجب تمایز آنها از یکدیگر می شود. هر سازمان از فلسفه، اعتقادات، ارزش ها و هنجارهای خاصی برخوردار می باشد."فرهنگ سازمانی" به مثابه سرچشمه فرآیندهای سازمانی از قبیل ساختار، سلسله مراتب، نحوه روابط انسانی، شیوه مدیریت و نگرش ها و طرز تلقی اعضای سازمان است. به نقل از« دیل و کندی » ( طوسی، 1372 ،ص 10). اندیشه مشترک اعضای یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروه ها مجزا می کند فرهنگ نامیده می شود. فرهنگ سازمانی با نفوذ در همه روابط حاکم بر سازمان می تواند الگو های سازمان را متحول کند و بر عملکرد سازمان و کارکنان اثر بگذارد (شان چانگ، 2011). همۀ اعضاء سازمان اتفاق نظر دارند که یک دست ناپیدا افراد را در جهت نوعی رفتار نامرئی هدایت می کند. شناخت و درک چیزی که فرهنگ سازمان را می سازد، شیوۀ ایجاد و دوام آن به ما کمک می کند تا بهتر بتوانیم رفتار افراد در سازمان را توجیه کنیم(قریب وند، 2012). فرهنگ سازمانی را بر اساس شیوه فعالیت سازمان تعریف می کنند که در معنای گسترده می توان شیوه تولید، روش پرداخت دستمزد و پاداش، رفتار کارکنان و هر عمل دیگر سازمان را زیر فرهنگ سازمانی جای داد. بنابراین هر سازمان دارای فرهنگی است که رفتار کاری سازمان را شکل می دهد به منظور اینکه سازمان ها از اثر بخشی لازم برخوردار شوند باید متناسب با ماموریت، تکنولوژی، حجم عملیات و متغیرهای دیگر از فرهنگ سازمانی مقتضی برخوردار باشند(یزد خواستی، رجایی پور و ولوی، 1388). » گارث و کوئین » فرهنگ سازمانی را به چهار دسته ، فرهنگ عقلانی ، فرهنگ ایدئولوژیک ، فرهنگ توافق و مشارکت و فرهنگ سلسله مراتبی تقسیم نمود ه اند. فرهنگ عقلانی از طریق تمرکز فعالیت های یکپارچه و متمرکز درونی مشخص می شود و موجب رقابت یک سازمان با سازمان های دیگر می شود، ارز ش های محوری این نوع فرهنگ را کارآیی و سودمندی تشکیل می دهند. فرهنگ ایدئولوژیک برخلاف فرهنگ عقلانی بر عدم تمرکز قدرت متمرکز است و متوجه رشد و رقابت بیرونی می باشد، اهداف گسترده رهبری موجب تعهد در افراد نسبت به سازمان می شود. فرهنگ مشارکتی مبتنی بر عدم تمرکز قدرت، تنوع فعالیت ها و توجه داخل ی به حفظ سیستم می باشد، بنابراین روابط اعضاء بسیار دوستانه و مبتنی بر تعاون است و این موجب روحیه بالای گروه و اعتماد بسیار آنان نسبت به هم می شود . فرهنگ سلسله مراتبی نیز همانند فرهنگ مشارکتی و برخلاف فرهنگ عقلانی و ایدئولوژیک مبتنی بر توجه داخلی و حفظ سیستم می باشد و و ویژگی آن تمرکز قدرت و فعالیت های یکپارچه است(هافستد، 1991). ساختار های فرهنگی سازمان ها باید متناسب با سازمان طراحی شود. فرهنگ سازمانی متناسب که در آن به کارکنان توجه ویژه شود می تواند مولفه های فرسودگی شغلی را در کارکنان بهبود ببخشد. در این شرایط است که نوع رابطه سازمان با کارکنان و کارکنان با سازمان تعیین کننده موفقیت یک سازمان است بنابراین رشد و یا عدم رشد فرهنگ سازمانی در کارکنان می تواند میزان فرسودگی شغلی کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد. فرسودگی شغلی ( خستگی عاطفی ناشی از کار) واکنشی ممتد به محرکهای تنش زای مزمن عاطفی و بین فردی در کار می باشد که به کمک سه بعد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت فردی (حس ناکارآمدی) توصیف می شود (مزلاچ ، 2003ص 47) و فشار مزمنی را ایجاد می کند که ناشی از ناهماهنگی یا عدم تجانس میان کارگر و شغل می شود. سندرم فرسودگی شغلی از سه جزء تشکیل شده که امروزه در کانون توجه محققان و روانشناسان است .اجزای این سندرم عبارت از فرسودگی جسمی(خستگی و فقدان نیرو)، فرسودگی هیجانی(افسردگی احساسات مربوط به درماندگی) و فرسودگی نگرشی یا دگرسان بینی خود. این عارضه امروزه درصد قابل توجهی از کارمندان و کارکنان را در سازمان ها رنج می دهد و به علت کاهش توان کاری آنها و در نتیجه کارآمدی پایین، توجه محققان و همچنین مدیران سازمان ها را به خود مشغول داشته است. این عارضه حتی زندگی خارج از محیط کار و زندگی خانوادگی را نیز با اختلال مواجه می سازد. کاهش کارایی، نارضایتی شغلی، کاهش سلامت عمومی و پایین آمدن سطح مقاومت و تحمل از جمله پیامدهای فرسودگی شغلی است(نریمانی و عباسی، 1388: 79). در سازمان های موفق توجه و تمرکز متولیان سازمان بر نقش فرهنگ سازمانی تعیین کننده توسعه و موفقیت سازمان خواهد بود. به نظر می رسد رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت کارکنان نکته کلیدی این مسئله است سازمان ها در تلاشند که با رشد مولفه ای فرهنگ سازمانی در کارکنان، هم به رشد و توسعه سازمان کمک کنند و هم رضایت شغلی را در کارکنان بیشتر کنند. رضایت شغلی حالتی مطبوع ، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی و یا تجارب شغلی است، مفهومی دارای ابعاد، جنبه ها و عوامل گوناگون که باید مجموعه آنها را درنظرگرفت. ازجمله این عوامل، می توان به صفات کارمند، نوع کار، محیط کار، و روابط انسانی کار اشاره نمود(ساعتچیb،1386). جامعه معلمان، جامعه سازمانی است که اثرگذاری و ارتباط مسائل آن با سایر سازمان ها و سیاست های کلان(اقتصادی،سیاسی،اجتماعی و فرهنگی) بر کسی پوشیده نیست. توسعه و برنامه ریزی جهت انجام اقدامات مناسب، نیازمند شناخت ابعاد گوناگون فرهنگ سازمانی و نحوه تاثیرگذاری آنان بر انواع نگرش ها و رفتارهای معلمان است. در این پژوهش این مساله که هر یک از مولفه های فرهنگ سازمانی، فاصله قدرت، ابهام گریزی، مرد گرایی/ زن گرایی، جمع گرایی/ فرد گرایی چگونه بر رضایت شغلی و فرسودگی شغلی تاثیرگذار است، هدف و مساله اصلی این پژوهش است. ضرورت های تحقیق: رضایت شغلی به عنوان یک شاخص مهم در رفتار سازمانی مطرح است و فرهنگ سازمانی قادر است نقش فزاینده ای بر آن داشته باشد(اسپکتور، 1997). با عنایت به این مساله که آموزش و پرورش یکی از ارکان مهم توسعه یافتگی هر کشوری است و این امر با سرمایه گذاری مادی و معنوی در آموزش و پرورش میسر است. تحولات روز افزون در عرصه علم و فن آوری ما را بر آن می دارد که رویکردهای خود را نسبت به سرمایه گذاری در آموزش عالی مورد بازنگری قرار دهیم. در نظام کنونی آموزش و پرورش، تصمیم گیران موضوعات کلان، نیاز چندانی به مشورت با معلمان و بهره گیری از تخصص آنها احساس نمی کنند اما اهداف متنوع گروه های آموزشی با گرایش های تخصصی مختلف ضرورت بهره گیری از تخصص آنها را در موضوعات آموزشی و پژوهشی را دوچندان می کند بنابراین، ناگفته پیداست که مطالعه نوع فرهنگ سازمانی مدارس در حیطۀ آموزش و پرورش از جایگاه ویژه ای برخوردار است تا بدین وسیله روسای آموزش و پرورش بتوانند با شناسایی کاستی ها درجهت اعتلای فرهنگ سازمانی مدارس راهکارهایی را بیندیشند و اقدامات لازم را برای بهبود آن انجام دهند. لذا هدف از پژوهش حاضر این است که ضمن شناسایی فرهنگ سازمانی غالب در مدارس، میزان رضایت شغلی معلمان آن را مورد بررسی قراردهد. باتوجه به سند چشم انداز توسعه و الگوی اسلامی ایرانی توسعه و توجه ویژه ای که از سوی نظام جمهوری اسلامی به این سازمان به عنوان محور گسترش فرهنگ سازمانی شده است به نظر می رسد که در این راستا، مطالعه خصوصیات نیروی انسانی این سازمان باعث سرعت هرچه بیشتر در دست یابی به اهداف نهایی در این زمینه خواهد شد. لذا برای گسترش فرهنگ سازمانی در این سازمان ضروری است که رابطه مولفه های فرهنگ سازمانی با سایر متغییر های که ممکن است بر این سازمان موثر باشند بررسی گردد، که از جمله این متغییر ها می توان به فرسودگی شغلی و رضایت شغلی اشاره کرد. با عنایت به این مساله که برای توسعه هر کشوری تامین سلامت روانی نیروی انسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در این میان آموزش و پرورش به عنوان رکن مهم توسعه یافتگی هر کشوری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر در نظر دارد ضمن شناسایی فرهنگ سازمانی غالب در آموزش و پرورش شهر کرمان میزان رضایت شغلی و فرسودگی شغلی کارکنان آن را مورد بررسی قرار دهد. اهداف اصلی تحقیق: تبیین رابطه بین فرهنگ سازمانی با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی . اهداف فرعی شناسایی رابطه بین ابعاد فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی . شناسایی رابطه بین ابعاد فرهنگ سازمانی با فرسودگی شغلی . شناسایی رابطه بین فرهنگ سازمانی با فرسودگی شغلی . شناسایی رابطه بین فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی. شناسایی رابطه بین فرسودگی شغلی با رضایت شغلی . فرضیه های پژوهش: فرضیه اصلی: ابعاد فرهنگ سازمانی به طور معنی داری قادر به پیش بینی رضایت شغلی و فرسودگی شغلی هستند. فرضیات فرعی: بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. بین فرهنگ سازمانی و فرسودگی شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. بین ابعاد فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. بین ابعاد فرهنگ سازمانی و فرسودگی شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. فرهنگ سازمانی به طور معنی داری قادر به پیش بینی رضایت شغلی و فرسودگی شغلی می باشد. تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها: فرهنگ سازمانی الف: تعریف مفهومی: فرهنگ هر سازمان موید جوهره و وجه تمایز آن سازمان نسبت به سایر سازمان ها است. فرهنگ سازمانی قسمتی از محیط داخلی سازمان را توصیف می کند که ترکیبی از مجموع تعهدات، اعتقادات و ارزش های مشترک بین اعضای سازمان می باشد و برای راهنمایی کارکنان در انجام وظایفشان استفاده می شود(گوردن، 1999: 344). ب: تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضرمنظور از فرهنگ سازمانی نمره ای است که آزمودنی بعد از سنجش با پرسشنامه فرهنگ سازمانی ساخته شده بوسیله هافستد 1991 بدست می آید. این متغیر دارای چهار بعد: فاصله قدرت، ابهام گریزی، مرد گرایی/ زن گرایی، جمع گرایی/ فرد گرایی می باشد. فاصله قدرت: میزان نابربری یا تفاوت و قدرت دو فرد را فاصله قدرت می گویند. فاصله قدرت زیاد حاکی از این است که صاحبان قدرت یا چهره های صاحب اختیار از امتیازاتی بهره مند هستند که در چارچوب روابط قوی و مشخص فرادست-فرودست میان اعضای سازمان شکل گرفته است(دیاسینی و فیزی، 1384). اجتناب از عدم اطمینان: میزان ثابت یا قابلیت پیش بینی سازمان که از سوی سازمان ترجیح داده می شود را اجتناب از عدم اطمینان گویند. اجتناب از عدم اطمینان زیاد، بیانگر آن است که اعضای سازمان به شدت برای قوانین و مقررات کتبی و توافق جمعی ارجحیت قایل هستند و در برابر سطوح بالای اضطراب و فشار آسیب پذیرترند(دیاسینی و فیزی، 1384). فردگرایی: برتری قائل شدن برای اعمال فردی یا جمعی، اتکای عاطفی به سازمان، ارجح دانستن تصمیم های فردی به جای تصمیم های گروهی و تاکید بر کار فردی از شاخص های فردگرایی زیاد است. مرد گرایی: الگوی غالب جنس، نقشی که در آن جنس مذکر نقش تعیین کننده دارد و مونث نقش خنثی دارد مردگرایان سازمان های بزرگتر را ترجیح می دهند . و انگیزه ی نیرومند تری برای کسب موفقیت دارد(دیاسینی و فیزی، 1384).,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان شهر کرمان  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان شهر کرمان روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی و فرسودگی شغلی معلمان شهر کرمان
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه فلسفه اخلاقی و رفتار فرانقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان

نمونه پروپوزال رابطه فلسفه اخلاقی و رفتار فرانقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان

دانلود نمونه پروپوزال رابطه فلسفه اخلاقی و رفتار فرانقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان نمونه پروپوزال رابطه فلسفه اخلاقی و رفتار فرانقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , فلسفه , اخلاقی , و , رفتار , فرانقش , کارکنان , شرکت , گاز , استان , گیلان ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

مقدمه دنیای امروز دنیایی پر از رقابت است و سازمانها بدلیل نیاز به انعطاف پذیری در مواجهه با رقبا بدنبال یافتن شیوه هایی برای حداکثر نمودن عملکرد و تلاش کارکنانشان هستند و یکی از مهم ترین موضوعاتی که سازمانها با آن مواجه هستند ، چگونگی انگیزش کارکنان است به اینکه نقش ها و وظایف خود را به خوبی انجام می دهند تا این اطمینان حاصل شود که سازمان اثربخشی خود را حفظ خواهد کرد ( بهاری فر ، جواهری کامل و احمدی ،1390 ) . در واقع ، مجموعه ای ویژه از رفتارهای کارکنان می تواند تاثیر قابل توجهی بر موفقیت سازمان داشته باشد . به ویژه رفتارهایی که فراتر از الزامات تعریف شده نقش باشد ( صنوبری ، 1387) . در این تحقیق به رابطه بین فلسفه اخلاقی و رفتار فرا نقش کارکنان پرداخته شده است. فصل اول این تحقیق به بیان چارچوب و محدوده پژوهش اختصاص دارد. در این فصل محقق با بیان کلیات تحقیق انجام شده، شرح مختصری در مورد کلیه مراحل انجام شده ارائه می دهد، که بدین ترتیب زمینه برقراری ارتباط با مخاطب و در جریان قرار دادن او در مورد چگونگی ایجاد و انجام تحقیق را فراهم می سازد. بیان مساله مسئله این تحقیق که محقق به دنبال دستیابی به راه حل آن می باشد عبارت است از بررسی رابطه فلسفه اخلاقی کارکنان در بروز رفتار های خارج از نقش و فرا وظیفه ای در آنان. به عبارت دیگر دو نفر که در یک سازمان و یک واحد همزمان و با شرایط یکسانی کار می کنند رفتارهای شغلی و وظیفه ای متفاوتی از خود نشان می دهند: یکی از آنها در حد انجام وظایف سازمانی محوله و بر اساس شرح شغل عمل می نماید و دیگری رفتارهای خارج از وظیفه نظیر کمک به همکاران و ... نشان می دهد ، که در این صورت می بایست به شناسایی عوامـل تاثیرگذار بر تمایل به ماندگاری و میزان تاثیر آنها پرداخته شود. بنابراین محققان مختلفی به دنبال علل موثر بر بروز این پدیده در سازمان بوده اند و علل مختلفی از جمله وی‍ژگی های شغل، ویژگی های فردی، عوامل رهبری و ... را شناسایی کرده اند. با اینکه توجه به موضوع اخلاق بعنوان یکی از ویژگی ها در سطح فردی ، سازمانی و اجتماعی در سازمانها مسئله جدیدی محسوب نمی شود؛ لیکن در سال های اخیر تجربه موفق شرکت های اخلاق مداری در کنار افول شرکت هایی که اصول اخلاقی را نادیده می گرفتند، بیش از پیش اثربخشی راهکارهای اخلاق مدار را در سازمان ها آشکار کرده است . شرکت گاز، از جمله سازمانهایی است که با عموم شهروندان از طبقات اجتماعی مختلف سر و کار دارد . با توجه به طیف وسیع مخاطبان، هرگونه نارسایی کمی و کیفی در خدمات شرکت فوق منجر به بازخوردی مستقیم در شهروندان می شود ازجمله از دست رفتن زمان و هزینه های اضافی و خستگیهای روحی و جسمی مضاعف ناشی از دریافت نامناسب خدمات می شود. گسترده بودن طیف فعالیتهای این شرکت و وجود بحرانهایی نظیر برف و لزوم مدیریت بیش از پیش انر‍ژی در سالهای اخیر نیاز این شرکت را در بروز رفتارهای خارج از وظیفه بیش از پیش مشخص می کند . در شرایط کاملاً متحول و حاکم بر سازمان ها و لزوم اثربخشی آن ها در چنین شرایطی، نیاز آن ها را به نسل ارزشمندی از کارکنان، بیش از پیش آشکار نموده است، نسلی که از آن ها به عنوان سربازان سازمانی یاد می شود . این کارکنان بی تردید، وجه ممیز سازمان های اثربخش از غیراثربخش هستند چراکه سازمان را موطن خود می دانند و برای تحقق اهداف آن، بی هیچ چشم داشتی افزون بر نقش رسمی خود عمل نموده و از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند . چنانچه مطالعات مختلف نشان می دهد که مسائل اخلاقی بعنوان یک نیاز در سازمانها و شرکتهای کشور ما مورد بحث بوده و بررسی ارتباط آن با رفتار شهروندی سازمانی بعنوان نوعی رفتار فرانقش منجر به شناخت ابعاد تاثیر گذار اخلاق بر رفتار شهروندی در سازمان خواهد شد (طاهری دمنه ، زنجیر چی و نجاتیان قاسمیه ، 1390) . چنانکه ترنیپسید (2002) نیز پی برد ، افرادی که رفتار اخلاقی بالاتر و بیشتری دارند ، رفتار شهروندی بیشتری نیز از خود نشان می دهند . بنابراین می توان اینگونه مطرح کرد که فلسفه اخلاقی فرد به طور مثبتی با رفتارهای شهروندی سازمانی وی رابطه دارد و عدم توجه به اخلاق در جوامعی مانند ایران که دارای ارزشهای اخلاقی غنی بوده و با کشورهای توسعه یافته اختلاف قابل توجهی دارند می تواند معضلات بزرگی برای سازمانها بوجود آورد امروز رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی به صورت یکی از مهمترین پدیده هایی در آمده است که در بیشتر سازمان ها مورد توجه قرار می گیرد . اصول اخلاقی به صورت بخشی از سیاستهای رسمی و فرهنگ غیر رسمی سازمان در آمده است و فلسفه های اخلاقی ، که باید ها و نباید های ارزشی – فلسفی و ملاک معیار سنجش و درستی و نادرستی رفتار شخص نسبت به خود ، دیگران و جامعه هستند ؛ از عواملی است که بر نگرش ، رفتار و عملکرد کارکنان تاثیر گذار می باشد (سلیمانی ، 1390) . پایه ای ترین رویکرد به اخلاق ، فلسفه اخلاقی است ؛ فرض بر این است که فلسفه های اخلاقی بر تصمیم گیری های اخلاقی افراد تاثیر می گذارند . (میرشاهی و همکاران ، 1389 ) برخی محققان معتقدند تصمیم گیری های اخلاقی تحت تاثیر گزینش و استخدام افراد اخلاقی است و پاداش و تنبیه متداول تاثیر زیادی در رعایت اصول اخلاقی ندارد (لاوتن به نقل از صنوبری ، 1387) مفهوم اخلاق کاری درجه اهمیت بالایی در تصمیمات مسئولین سازمانها برای ایجاد و نگهداری کارکنان با انگیزه و سخت کوش دارد (قلی پور ،1389) . بر اساس مطالب بالا، پرسش اصلی این تحقیق به شرح زیر شکل می گیرد : چه رابطه ای بین فلسفه اخلاقی و رفتار فرا نقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان وجود دارد ؟ این پروژه، 5 پرسش فرعی زیر را در پی خواهد گرفت: 1 – آیا بین فلسفه منفعت گرایی و رفتار فرا نقش رابطه وجود دارد ؟ 2 – آیا بین فلسفه وظیفه گرایی و رفتار فرا نقش رابطه وجود دارد ؟ 3 – آیا بین فلسفه قانون طلایی و رفتار فرا نقش رابطه وجود دارد ؟ 4 – آیا بین فلسفه عدالتگرایی و رفتار فرا نقش رابطه وجود دارد ؟ 5 – آیا بین فلسفه آزادی فردی و رفتار فرا نقش رابطه وجود دارد؟ ضرورت و اهمیت تحقیق دنیای امروز دنیایی پر از رقابت است و سازمانها بدلیل نیاز به انعطاف پذیری در مواجهه با رقبا بدنبال یافتن شیوه هایی برای حداکثر نمودن عملکرد و تلاش کارکنانشان هستند و چنانچه سیر تحولات منابع انسانی را بنگریم، در خواهیم یافت که توجه به نیروی انسانی به عنوان عامل اصلی اثربخشیِ سازمان، از دیرباز مورد توجه صاحب نظران مدیریت بوده است . این توجه روز به روز افزایش یافته است تا جایی که امروزه نیروی انسانی را مشتریان سازمان ها نام نهاده اند . شرایط کاملاً متحول و حاکم بر سازمان ها ، افزایش رقابت و لزوم اثربخشی آن ها در چنین شرایطی، نیاز آن ها را به نسل ارزشمندی از کارکنان، بیش از پیش آشکار نموده است، نسلی که از آن ها به عنوان سربازان سازمانی یاد می شود . این کارکنان بی تردید، وجه ممیز سازمان های اثربخش از غیراثربخش هستند چراکه سازمان را موطن خود می دانند و برای تحقق اهداف آن، بی هیچ چشم داشتی افزون بر نقش رسمی خود عمل نموده و از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند . بر خلاف گذشته که اغلب محققان به عملکرد درون نقش کارکنان به منظور افزایش اثربخشی سازمان توجه می کردند، امروزه محققان اهمیت زیادی به تاثیر عملکرد فرا نقش بر اثربخشی سازمان قائل هستند . یکی از مفاهیم عملیاتی درباره رفتارهای فرا نقش، رفتارهای شهروندی سازمانی است که توجه محققان و مدیران سازمان ها را به عنوان یکی از عوامل موفقیت و اثربخشی سازمان به خود جلب کرده است . ارزش ها به وسیله محتوایشان از یکدیگر جدا می شوند و عقایدی را پوشش می دهند که باعث ترجیح شکل خاصی از رفتار بر دیگر گزینه های رفتاری می شوند . ارزش ها مبنای قضاوت اخلاقی را فراهم کرده و آن را هدایت می کنند . نظریه های عمومی اخلاق ایدئولوژی را در میان ارزش های دیگر او در اولویت قرار می دهند . به نحوی که هنگام یک تصمیم گیری اخلاقی هر چه فرد از فلسفه اخلاقی خود آگاهتر باشد ، این فلسفه تاثیر بیشتری بر تصمیم آنها می گذارد . به عبارت دیگر فرد تحت تاثیر فلسفه ای که در فرایند اجتماعی سازی خود آموخته است قرار می گیرد (میرشاهی و همکاران ، 1389) . زیرا بسیاری از رفتارها و اقدامات مدیران و کارکنان متاثر از ارزشهای اخلاقی بوده و ریشه در اخلاق دارد بعلاوه اخلاقیات ارتباط تنگاتنگی با ارزشها دارند و بعنوان ابزاری نگریسته می شوند که ارزش ها را به عمل تبدیل می کنند . و از آنجا که رفتار فرد تحت تاثیر بینش او و فلسفه های اعتقادی وی قرار دارد ، می توان این گونه نتیجه گرفت که رفتار شهروندی سازمانی ظهور و نمود رفتار اخلاقی در محیط کار است (Baker , Hunt and Andrews , 2006) متغیر وابسته تحقیق ، رفتار فرا نقش است . این نوع رفتارها ، رفتارهای مثبتی است که افراد از روی میل و اراده انجام میدهند و تحت اجبار و الزامات رسمی نیست و پاداش رسمی نیز بدنبال ندارند . اما می توان انتظار داشت که توسط نظامهای غیر رسمی تقویت شوند و در نهایت کارایی و اثر بخشی عملکرد سازمان را ارتقا می دهد ) رضائیان و میرزاده ، 1389 ( Lance and Daniel, 2001; Korkmaz and Arpaci2009; . اما باتمن و ارگان در سال 1983 برای اولین بار از اصلاح رفتار شهروندی سازمانی استفاده کردند و آنرا بعنوان رفتارهایی سودمند که در شرح شغل قید نشده است ، اما کارکنان برای کمک به دیگران در انجام وظایفشان به نحوی مشهود از خود بروز می دهند ؛ تعریف نمودند (صنوبری ، 1387) لازم به ذکر است که برخی از مصداق های رفتار شهروندی انجام وظایف جانبی ، کمک رسانی داوطلبانه با سایر افراد در کارشان ؛ توسعه حرفه ای در زمینه کاری خود ؛ پیروی از مقررات سازمان حتی در مواردی که کسی بر او نظارت ندارد ، تلاش جهت ارتقا و کمک به سازمان ، حفظ نگرش مثبت و تحمل ناملایمات در کار می داند ( Bolino and Turnley ,2003 ) . باتوجه به مطالب فوق الذکر و تصریح اهمیت جذب و نگهداری نیروی موثر سازمان ( از طریق فرآیندهایی نظیر آموزش و توسعه ) تحقیق حاضر نیز توجه عمده خود را به این مسئله معطوف داشته است، چون معتقدیم چنانچه سازمانی تمامی منابع و ملزومات راداشته باشد ولی نتواند نیروی انسانی کارآمدی داشته باشد نخواهد توانست که درکارخود موفق باشد بنابراین اگرسازمانی خواهان موفقیت واثربخشی باشد می بایست در وهله اول نیروهای کارآمدی را جذب نماید، در ثانی توجه خاصی به نگهداری آن داشته باشد تا آنان با انگیزه بیشتری تمایل به بروز رفتار فرانقش داشته باشند. چارچوب نظری,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه فلسفه اخلاقی و رفتار فرانقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه فلسفه اخلاقی و رفتار فرانقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه فلسفه اخلاقی و رفتار فرانقش کارکنان شرکت گاز استان گیلان
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل

نمونه پروپوزال رابطه مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل

دانلود نمونه پروپوزال رابطه مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل نمونه پروپوزال رابطه مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , مهارت های , هیجانی , و , امنیت , عاطفی , با , کیفیت , زندگی , زناشویی , زوجین , شهر , اردبیل ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

بیان مسئله "بهداشت روانی" نسل های جامعه درگرو تامین بهداشت روانی خانواده به عنوان یک کانون مملو از محبت و آرامش برای تحول در رشد استعدادهاست که هرگونه آسیبی به آن، نسل آینده را از آثار سوء خود مصون نخواهد گذاشت وسازمان های اجتماعی زیادی را درگیر خود خواهد ساخت. خانواده یک نظام اجتماعی زیربنایی است که نابسامانی سازمان یا گسیختگی آن را می توان به عنوان شکست واحد خانوادگی یا گسیختگی خانواده و متعاقبا تزلزل درپایه های زندگی اجتماعی ارزیابی و مطرح نمود و بنابراین بررسی عوامل تاثیرگذار برآن از اهمیت بسزایی برخوردار است (آخرتی، 1386). هر زن ومردی درطول زندگی مشترک خود درجاتی ازمشکلات و ناسازگاری هایی را در زندگی زناشویی، تجربه می کندکه این اختلاف ها گاه حل می شوند و گاه نیز شدت اختلافات وعدم آگاهی زن ومرد از راه های مقابله بامشکلات، چنان به نارضایتی زناشویی دامن می زند که زوج ها راهی جز طلاق، فرا روی خود نمی بینند. بنابراین مهم است که پژوهشگران حوزه خانواده به بررسی عواملی بپردازند که روابط بین همسران را تحت تاثیر قرار می دهد. عمده آزمایه های سنجش رضایت پس از ازدواج در سراسر دنیا نشان می دهند پس از عبور زندگی مشترک از مرز هیجانات اولیه و ورود به عرصه تلاطم زندگی روزمره نوعی افت رضایتمندی از کیفیت عاطفی، اجتماعی یاجسمانی زناشویی مشاهده می شود (بولینگ وهیل ،2005). چنین افتی بخصوص باحضور فرزندان ومشکلاتشان از یک سو و از طرف دیگر افزایش تعهدات وچالش های زندگی جدی تر نیز می گردد (استتس ،2004؛ به نقل از غلامعلیان واحمدی،1387). با این اوصاف، کیفیت زندگی زناشوئی یکی ازعوامل موثر در ثبات و پایائی خانواده ها و در عین حال بهداشت روانی همسران وفرزندان است (سامانی،1386). ازسوی دیگر یکی از مولفه های کیفیت زندگی، کیفیت زندگی زناشویی می باشد. از مفاهیم بسیاری از قبیل سازگاری، رضایت، شادمانی، یکپارچگی وتعهد برای کیفیت زندگی زناشویی استفاده شده است (الیس ، 2004). در مورد معنای هر یک از این مفاهیم توافق وجود ندارد. علت آن به نبود یک نظریه واحد درمورد چیستی کیفیت زناشویی باز می گردد (گلن ،2001، به نقل ازالیس، 2004). کُل واسپانیر (1998) کیفیت زندگی زناشویی را به عنوان موفقیت و عملکرد یک ازدواج توصیف کرده اند. لارسون و هولمان (2001) بیان کردند کیفیت زندگی زناشویی یک مفهوم پویا است زیرا ماهیت وکیفیت روابط میان افراد درخلال زمان تغییر می یابدکه این مطلب امکان شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کیفیت یک رابطه را فراهم می نماید.هرچندممکن است که این قبیل روابط پیچیده بوده وحاوی تعاملات میان متغیرهای بسیارباشند (نقل از غلامعلیان واحمدی، 1387). "کیفیت زندگی زناشویی" به عنوان یکی از مهمترین و موثرترین عوامل در تداوم یک زندگی موفق، سالم و شاد محسوب می شود. ناامیدی از بهبود روابط زوجین، بینش های سوگیرانه و نادرست، روابط غلط، علاوه براثرات سویی که برارتباطات بین همسران می گذارد،بی تردید ساختار خانواده را نیزمتزلزل می نماید. تزلزل خانواده نیز برسلامت و روان کودکان و رشد طبیعی وسالم آن ها اثرات مخربی برجای می گذارد (الیس،2004). براین اساس توجه به خانواده و بهبود روابط زوجین که الگوی اصلی واولیه زوجین هستند، ضروری به نظر می رسد. کیفیت زندگی زناشوئی سهم بسزایی در کیفیت زندگی داشته و در نتیجه زمینه ساز تسهیل در امر رشد و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه خواهد شد. بنابراین با توجه به اهمیتی که روانشناسان، جامعه شناسان و حتی مذاهب به خانواده و ارتباط زناشویی موثر می دهند این سوال به ذهن می رسد که چرا زوجین دچار افت کیفیت زندگی زناشویی می شوند و چه علل و عواملی می تواند بر کیفیت زندگی زناشویی آنان تاثیر گذارد (غلامعلیان و احمدی،1387). لذا درتحقیق حاضر قصد بر این بوده است تا به بررسی رابطه دوعامل "مهارت های هیجانی" و" امنیت عاطفی" با کیفیت زندگی زناشویی پرداخته شود. اولین متغیرپیش بینی کننده درتحقیق حاضر"مهارت های هیجانی" می باشد.مهارت های هیجانی شامل طبقه وسیعی از مهارت ها می باشند شامل روش های اکتسابی هر فرد برای شناسایی کردن، سازمان دهی کردن وابراز هیجاناتش وهمچنین نحوه پاسخ گویی اوبه هیجانات دیگران می باشد (کردوا، جی و وارن ،2005). "مهارت های هیجانی" صرفا تجربه احساسات نیستند، بلکه مشخص کننده مهارت فرد درکاربرد هیجانات برای تنظیم رفتارها و روابطش می باشند. میرگین (2003) مهارت های هیجانی را به عنوان سازه منفرد ی که از حداقل چهار توانایی تشکیل می گردد در نظر می گیرد. این چهار توانایی مشتمل اند بر: "کنترل بر هیجانات"، "آسودگی در ابراز هیجانی"، "بازشناسی و ارتباط با هیجانات" و"همدلی کردن". مهارت های هیجانی پیش بینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برقراری ارتباط مناسب با دیگران است (گاتمن ، 1997). افراد با مهارت های هیجانی ضعیف و در نگاهی وسیع تر هوش هیجانی پایین، واکنش های شدیدی نسبت به نظردیگران درمورد خودشان بروز می دهند.این گونه افراد پیوسته برای کسب تایید اطرافیان درتکاپو هستند وبه انجام اعمالی مبادرت می ورزند که کنش وری آن ها را در زندگی روزمره محدود می کند و مشکلاتی را در روابط بین فردی آن ها علی الخصوص روابط زناشویی به وجود می آورد و باعث افت کیفیت زندگی زناشویی آن ها می گردد. "امنیت عاطفی" متغیر تاثیرگذار دیگری است که به شیوه های مختلف برکیفیت زندگی زناشویی اثر می گذارد. طبق تعریف "کردوا و اسکات " (2001) امنیت عاطفی،احساس امنیت وآسودگی نسبت به آسیب پذیر بودن در بافت یک رابطه معین می باشد. امنیت عاطفی عامل میانجی بین مهارت های هیجانی و رضایت زناشویی می باشد (کوردوا، جی و وارن،2005). طبق نظریه کوردوا (2007) در رابطه با امنیت عاطفی،پنج عامل مرتبط تشکیل دهنده امنیت عاطفی می باشند: (1) آسودگی دررابطه باآسیب پذیر بودن عاطفی از سوی شریک، (2) آسودگی در رابطه با آسیب پذیری جسمی وجنسی، (3) آسودگی از آسیب پذیر بودن درصورت بروز خود،(4) آسودگی ازآسیب پذیربودن درصورت برقراری روابط اجتماعی بیرون از رابطه زوجین و(5) آسودگی از آسیب پذیربودن درصورت ابراز مخالفت. افرادی که سطوح بالاتری از امنیت عاطفی را گزارش می کنند، در روابطشان از تعهد، اعتماد و رضایتمندی بالاتری برخوردارند. عاملی که ارتباط تنگاتنگی با امنیت عاطفی دارد صمیمیت می باشد. صمیمیت به عنوان توانایی ارتباط با دیگران با حفظ فردیت تعریف می شود. شاخص سازی رایج ازصمیمیت در روابط زناشویی، سطح نزدیکی به همسر،به اشتراک گذاری ارزش ها وایده ها، فعالیت های مشترک،روابط جنسی، شناخت ازیکدیگر و رفتارهای عاطفی نظیر نوازش کردن است.فردی که میزان صمیمیت بالاتری را تجربه می کند قادر است خود را به شیوه مطلوب تری در روابط عرضه کند و نیازهای خود را به شکل موثرتری به شریک وهمسرخود ابراز کند.رضایت زناشویی می تواند در زوج هایی که میزان صمیمیت بالاتری دارند، بیشتر باشد؛ به عبارت دیگر زوج هایی که صمیمیت بالاتری دارند ممکن است قابلیت بیشتری درمواجهه بامشکلات وتغییرات مربوط به رابطه خود داشته باشند و درنتیجه رضایت زناشویی بالاتری را تجربه کنند (پاتریک، سلز، گیوردانو و فولراد،2007). لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت های هیجانی وامنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین درشهر اردبیل می باشد. اهمیت و ضرورت تحقیق جدیدترین اطلاعات آماری ایران درمورد طلاق بیانگرافزایش آمار آن می باشد. درسال های اخیر میزان طلاق درایران افزایش بیشتری داشته است،به طوری که درسال 1388 نسبت به سال 1387 از رشدی معادل 8/13 درصد برخوردار بوده است (سازمان ثبت احوال،1389) ، حال آن که در سال 1387 ایران از نظر آمار طلاق در رتبه چهارم دنیا قرار داشته است (فروتن،1387). در سال 1388 در ازای هر 4 ازدواج در تهران یک طلاق به وقوع پیوسته است. استان های مازندران، کردستان، قم و خراسان رضوی نیز در ازای هر 6 ازدواج یک طلاق داشته اند. با نگاهی به آمار ازدواج و طلاق در سال های اخیر در کشور ایران، رشد طلاق را می توان مشاهده نمود (سازمان ثبت احوال،1389). از آنجا که هر روز بر خیل مراجعان به مرجع قضایی، برای ارائه دادخواست (به ویژه از سوی زنان) مبنی بر خواسته طلاق و اختلاف خانوادگی افزوده می شود، شناسایی عواملی که در روند طبیعی خانواده اخلال ایجاد می نماید و منجر به از هم پاشیدگی کانون عاطفی خانواده می شود و ارائه راهبردهایی برای مداخله در این امر، از اهمیت به سزایی برخوردار است. یافته های تحقیق حاضر از جنبه نظری می تواند باعث افزایش دانش موجود در حوزه کیفیت زندگی زناشویی گردد و از جنبه کاربردی برای بهبود روابط زناشویی زوجین متعارض و زوجینی که قصد جدایی دارند ، قابلیت کاربرد دارد. متخصصینی که با زوجینی کار می کنند که مشکلات زناشویی دارند، با استفاده از یافته های این پژوهش می توانند از مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی برای بهبود رابطه زوجین استفاده کنند. اهداف پژوهش 1- بررسی پیش بینی پذیری کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل از روی مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی آن ها. 2- بررسی رابطه مهارت های هیجانی و کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل. 3- بررسی رابطه امنیت عاطفی و کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل. سوالات پژوهش 1- آیا کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل را می توان از روی مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی آن ها پیش بینی نمود؟ 2- آیا بین "مهارت های هیجانی" و" کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل" رابطه وجود دارد. 3- آیا بین "امنیت عاطفی" و"کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل" رابطه وجود دارد. 1-5. فرضیه های پژوهش مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی پیش بینی کننده کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل می باشد. بین مهارت های هیجانی و کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل رابطه وجود دارد. بین امنیت عاطفی و کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل رابطه وجود دارد. 1-6. تعاریف مفهومی متغیرها کیفیت زندگی زناشویی: کُل و اسپانیر (1998) کیفیت زندگی زناشویی را به عنوان موفقیت و عملکرد یک ازدواج توصیف کرده اند. لارسون و هولمان (2001) بیان کردند کیفیت زندگی زناشویی یک مفهوم پویا است زیرا ماهیت و کیفیت روابط میان افراد در خلال زمان تغییر می یابد که این مطلب امکان شناسایی عوامل تاثیر گذار برکیفیت یک رابطه را فراهم می نماید. هرچند ممکن است که این قبیل روابط پیچیده بوده وحاوی تعاملات میان متغیرهای بسیار باشند (نقل از غلامعلیان و احمدی، 1387).,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه مهارت های هیجانی و امنیت عاطفی با کیفیت زندگی زناشویی زوجین شهر اردبیل
۰ ۰

نمونه پروپوزال رابطه ناگویی هیجانی و درون - برون گرایی با رضایت زناشویی

نمونه پروپوزال رابطه ناگویی هیجانی و درون - برون گرایی با رضایت زناشویی

دانلود نمونه پروپوزال رابطه ناگویی هیجانی و درون - برون گرایی با رضایت زناشویی نمونه پروپوزال رابطه ناگویی هیجانی و درون - برون گرایی با رضایت زناشویی , خرید , ارزان , پروپوزال , رابطه , ناگویی , هیجانی , و , درون , - , برون , گرایی , با , رضایت , زناشویی ,

-------

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : Word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه

قسمتی از متن Word (..docx) :

بیان مساله شواهد حاکی از آن است که زوج ها در جوامع امروزی برای برقراری و حفظ ارتباط صمیمی ودرک احساسات از جانب همسرشان به مشکلات فراگیر و متعددی دچارند، بدیهی است که کمبود های موجود در کفایت های عاطفی و هیجانی دو همسر در کنار عوامل متعدد دیگر از قبیل (عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و...) اثرات نامطلوبی بر زندگی اجتماعی آنها می گذارد و بطور منطقی هرچه نارضایتی از زندگی مشترک بیشتر باشد، احتمال ناسازگاری و جدایی افزایش می یابد(پارسا، 1387). در خانواده های دارای کارکرد خوب، زوج ها نه تنها به وجود تعارض زناشویی اذعان دارند. بلکه این تعارض و مشکلات به شیوه موثری حل می شوند(گریف ،2000). ناگویی هیجانی در معنای اصلی به فقدان واژه برای نامیدن و توصیف هیجانها اطلاق می شود که از ریشه ی یونانی (الکسی ) نبود واژه(تیموس ) هیجان برگرفته شده است (کمپوس، چیوا، مورئو ، 2000) افراد دارای این صفت مشکلاتی را در فهم حالات هیجانی دیگران دارند و در روابط ببین فردی همدلی محدودی را نشان می دهند( کریستال ، 1979؛به نقل از هاشمی و همکاران،1391). ارتباط موثر نقش برجسته ای در رضایت زناشویی دارد و می تواند نقش مهمی در ایجاد احساس امنیت روی زوجین داشته باشد(استنلی و همکاران، 2002) بیان عواطف عامل اساسی در تمایز زوجهای راضی از ناراضی است، چون نقش مهمی در رشد صمیمیت دارد(یام و همکاران، 2003) ابراز متقابل عواطف زوجین احساس حمایت شدن را ایجاد نموده و خود آشکار سازی بیشتر در رابطه را در پی دارد(ساندرسون و اوانس ، 2001). اگرچه داشتن تشابه فرهنگی ، اعتقادی، مذهبی از معیارهای لازم انتخاب همسر تعیین شده است اما وجود این عوامل برای بنیان و ادامه یک زندگی لذت بخش و موفق کافی نیست ، یکی از معیارهایی که حتما باید به آن توجه بیشتری شود ، خصوصیات شخصی افراد است (همگونه شخصیتی) یکی از ویژگیهای شخصیتی موثر بر موفقیت و تداوم زندگی زناشویی میزان درون گرایی و برون گرایی زوجین است(برشتاین و برشتاین ، 2002،ترجمه سهرابی،1373). با توجه به این مسئله که نارضا مندی زناشویی و طلاق ، موجب بروز اختلالهای جسمانی و روانی زوجین شده اند(ساپینگتون ،1999؛ترجمه حسین شاهی برواتی،1382). ودر نهایت ، از جانب خانواده های ناسالم ، جامعه نیز آسیب خواهد دید، همه این امور محقق را وادار می کند تا در پی کشف مولفه های رضامندی زناشویی بوده تا بتواند عوامل آن را شناسایی کند.از این رو پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بین درون برون گرایی و ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی رابطه دارد؟ اهمیت و ضرورت پژوهش در زندگی مشترک، غالبا به هنگام مواجهه با مشکلات احساس ناکامی تحقیرو...احساسات وهیجانات به جای عقل و منطق بر همسران غلبه میکند لذا شناخت وهدایت هیجانات برای حفظ روابط زناشویی بسیار مهم است. با توجه به پژوهش های انجام شده درخصوص روابط همسران به نظر می رسد که مولفه های هوش هیجانی میتوانند در رضایت زناشویی موثر باشد.روابط صمیمانه زوجین نیاز به مهارتهای ارتباطی دارد از قبیل توجه افراد به مسایل از دید همسرانشان وتوانایی درک هم دلانه ی آنچه همسرشان تجربه نموده است وهمچنین حساس و آگاه بودن از نیازهای او(گاتمن وهمکاران، 1976) همسرانی که از خودآگاهی بالاتری برخوردارند(خویشتن داری)ودر نحوه ی ابراز احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصا همسرشان تسلط دارند مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوتفاهمات در زندگی زناشویی خود می شوند (پارسا،1387). رضایت زناشویی فرآیندی است که در طول زندگی زوجین به وجود می آید، زیرا لازمه آن انطباق سلیقه ها ، شناخت وی‍ژگیهای شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراوده است (احمدی،1382). از آنجاییکه انتخاب همسر و انعقاد پیمان زناشویی هم نقطه ی عطفی در رشد و هم پیشرفتی شخصی تلقی می شود و از آنجا که بی تردید یکی از مهمترین تصمیم های که در طول زندگی خود می گیریم انتخاب یک شریک زندگی است (برنشتاین و برنشتاین،2002؛ ترجمه سهرابی،1373) اهمیت مسئله ایجاب می کند که در هنگام همسر گزینی، علاوه بر عوامل عینی نظیر مذهب ، طبقه اجتماعی، نحوه لباس پوشیدن، سن، قیافه و سطح تحصیلات به عوامل زیر بنایی از جمله وی‍ژگیهای شخصیتی نیز توجه شود تا با انتخاب درست در سایه ی خشنودی و رضایت زناشویی از ازدواجی مناسب، محیطی سالم و سازنده فراهم شود که پایه و اساس نسل های آینده، پیشرفت جامعه، اعتلای فرهنگ و انتقال ارزش ها در آن میسر گردد(دانش،1384). با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه استحکام بخش زندگی خانوادگی است، ضروری به نظر میرسد (ثنایی و همکاران،1389). شخصیت به صورت مستقیم و به عنوان عاملی تاثیرگذار بر فرایند ارتباطی زوج ها اثر میگذارد و بالطبع رضایت زناشویی زوج ها را نیز متاثر می سازد. شخصیت یک نفرانواع معین ومتفاوتی از واکنش ها را از طرف مقابل فرامی خواند که در کل بر رضایت آن ها موثر است (کاگلین و همکاران، 2000). هیجانات دارای کیفیت بالایی هستند به این صورت که می توانند باعث واکنش مثبت و منفی در افراد شوند (گروس ،1998). بنابراین اگر رفتارهای شخصیتی بالاخص درون - برونگرایی و نحوه صحیح ابراز احساسات را جزو معیارهای اولیه انتخاب همسر قرار دهیم، بدون شک بسیاری از مشکلات رفتاری و مشکلات مشابه به خودی خود ازبین می رود.همچنین با ارتقا سطح رضامندی زناشویی از رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی و خدمات اجتماعی،فرهنگی و اقتصادی خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد (ثنایی و همکاران،1389). هدف های پژوهش: هدف اصلی: هدف کلی از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه ناگویی هیجانی و درون گرایی - برونگرایی با رضایت زناشویی می باشد. هدف های فرعی: 1- بررسی رابطه ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی. 2-بررسی رابطه درون - برون گرایی زوجین با رضایت زناشویی. 3- رابطه میان درون - برون گرایی و ناگویی. فرضیه های تحقیق: فرضیه اصلی پژوهش: تعامل درون - برون گرایی و ناگویی هیجانی با رضایت زناشویی رابطه دارد. فرضیه های فرعی پژوهش: 1- میان درون - برون گرایی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد. 2- میان ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی رابطه وجود دارد. 3- میان درون - برون گرایی و ناگویی هیجانی رابطه وجود دارد. متغیرهای پژوهش: متغیر مستقل(پیش بین): ناگویی هیجانی، درون گرایی - برون گرایی. متغیر وابسته(ملاک): رضایتمندی زناشویی. متغیر کنترل: سن، میزان تحصیلات. تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها: تعریف مفهومی درون - برون گرایی: درون گرایی:ویژگی خُلقی است که با دیدگاه درونی ذهنی همراه بوده و فرد دورن گراآمادگی بیشتری برای خود داری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور در جمع دارند و و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت های ذهنی انفرادی می گذرانند(آیزنک ، 1947،به نقل از فیست و فیست،2002،ترجمه سیدمحمدی،1391). برون گرایی:ویژگی خُلقی است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد برون گرا از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند(آیزنک، 1947،به نقل از فیست و فیست،2002،ترجمه سیدمحمدی،1391). تعریف عملیاتی : منظور از درون - برون گرایی در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی ها از پاسخ به 24 گویه ی مولفه ی درون - برونگرایی پرسشنامه شخصیتی آیزنک به دست می آورند،نمره خام آزمودنی ها از 0 تا 24 متغیر می باشد که پس از تبدیل به نمره درصدی،نسبت به 50 سنجیده می شوند که نمره ی بالای 50 معرف برون گرایی و نمره کمتر از 50 معرف درون گرایی است. تعریف مفهومی ناگویی هیجانی : ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجانها ناگویی هیجانی نامیده می شود.(بگبی و تیلور ،1997، تیلور،2000 ، تیلور و بگبی ،2000 ، لین،آهرن،کوارتز وکاستیاک ،1997؛ به نقل از بشارت،1386) ناگویی هیجانی سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات و تمایز بین احساسات و تهییج های بدنی مربوط به انگیختگی هیجانی ،دشواری در توصیف احساسات برای دیگران ،مدیریت تجسم محدود که برخسب فتو خیال پردازی ها مشخص می شود ،سبک شناختی(غیر تجسمی) ،عمل گرا و واقعیت مدار یا تفکر عینی (تیلور و بگبی ،2000 ، سیفنوس ،2000؛ به نقل از بشارت، 1386). تعریف عملیاتی: منظور از ناگویی هیجانی نمره ای است که آزمودنی از پاسخ به مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو اخذ می کند و از 20 تا 100 متغیر است؛ نمره ی بالاتر به معنای ناگویی هیجانی بیشتر است. تعریف مفهومی رضایت زناشویی: رضایت زناشویی ، ارزیابی کلی ذهنی فرد از رابطه زناشویی و میزان برآورده شدن نیازها ،خواسته ها و آرزوهای مشخص زوجی در این رابطه است(گلز ،1995). تعریف عملیاتی: منظور از میزان رضایتمندی زناشویی در این پژوهش امتیازی است که آزمودنی ها از طریق پاسخ به سوالات مندرج در پرسشنامه انریچ به دست می آورند.نمره ی آزمودنی ها در این آزمون از 47 الی 235 متغیر است. روش پژوهش,   برای مشاهده توضیحات فایل  نمونه پروپوزال رابطه ناگویی هیجانی و درون - برون گرایی با رضایت زناشویی  اینجا کلیک کنید برای دانلود فایل باکیفیت نمونه پروپوزال رابطه ناگویی هیجانی و درون - برون گرایی با رضایت زناشویی روی دکمه زیر کلیک نمائید ✔️  دارای پشتیبانی 24 ساعته تلفنی و پیامکی و ایمیلی و تلگرامی ✔️  بهترین کیفیت در بین فروشگاه های فایل ✔️  دانلود سریع و مستقیم ✔️  دارای توضیحات مختصر قبل از خرید در صفحه محصول ✔️ دانلود نمونه پروپوزال رابطه ناگویی هیجانی و درون - برون گرایی با رضایت زناشویی
۰ ۰